مقایسه بمبافکنهای بی-۲۱ ریدر و بی-۲ اسپیریت

در حالی که نیروی هوایی آمریکا و شرکت نورثروپ گرومن برای رساندن نخستین هواگرد تهاجمی استراتژیک نسل ششم جهان به مرحله تولید تلاش میکنند، بمبافکن B-21 Raider همچنان در هالهای از محرمانگی قرار داشته و اطلاعات محدودی مربوط به عملکرد و قابلیتهای آن تاکنون منتشر شده است. بر اساس همین اطلاعات محدود، B-21 بعد از اولین پرواز آزمایشی خود قرار است فرماندهی تهاجم جهانی نیروی هوایی آمریکا (AFGSC) را وارد عصری تازه از پنهانکاری و قدرت تهاجمی استراتژیک کند.
نکته قابل توجه این است که B-21 به احتمال زیاد حداکثر ظرفیت حمل مهمات کمتری نسبت به B-2 Spirit خواهد داشت؛ هواگردی که قرار است جایگزین آن شود. این بمبافکن فقط دو موتور خواهد داشت و گمان میرود حتی شاید برد بیشتری نسبت به بمبافکن پنهانکار قبلی نیز داشته باشد، هرچند این موضوع هنوز تأیید نشده است. همزمان، قابلیتهای پنهانکاری چندطیفی و فناوریهای نصبشده روی این هواگرد، جهشی بزرگ برای AFGSC محسوب میشوند.
نیروی هوایی آمریکا در حال حرکت بهسمت استراتژی ناوگان جدیدی با محوریت B-21 پیش میرود. قرار است تعداد بمبافکنهای این مدل حدود ۱۰ برابر بیشتر از ناوگان B-2 باشد. با افزایش تعداد هواگردها، هر پرنده میتواند با محموله مهماتی کمتری پرواز کرده و مأموریت را بهصورت هماهنگ با پلتفرمهای بدونسرنشین و هواگردهای پیشرفته دیگر مانند جنگنده نسل ششمی F-47 ساخت بوئینگ انجام دهد.

از منظر قدرت خام تسلیحاتی، B-2 همچنان قدرتمندتر از B-21 باقی خواهد ماند. با این حال، در میدان نبرد مدرن امروز، فناوریهای B-21 و توانایی آن در کنترل و همراهی با پهپادها باعث میشود این بمبافکن به پلتفرمی مؤثرتر برای عملیاتهای تهاجم استراتژیک آینده تبدیل شود.

برد و باز هم برد
انتظار میرود B-21 Raider برد پروازی مشابه یا حتی بیشتری نسبت به B-2 در حالت بدون سوختگیری هوایی داشته باشد؛ قابلیتی که به لطف آیرودینامیک بهبودیافته و موتورهای مدرنتر حاصل میشود. با وجود کوچکتر بودن بدنه که به معنای ظرفیت سوخت کمتر است، ۴ دهه پیشرفت در طراحی آیرودینامیک و موتورهای هواگرد، این اختلاف را جبران خواهد کرد. علاوه بر این، داشتن دو موتور بهجای چهار موتور ممکن است در نگاه اول یک ضعف به نظر برسد، اما با فناوری جدید، این تصمیم احتمالاً عملکردی مشابه همراه با راندمان سوخت بالاتر را به همراه خواهد داشت.
B-2 Spirit هواگردی بسیار پرهزینه و تعمیر و نگهداری آن بسیار دشوار بوده است. کاهش تعداد موتورها نهتنها هزینه پشتیبانی ناوگان B-21 را در طول عمر عملیاتیشان پایین میآورد، بلکه زمان خواب تعمیراتی در هر بار اورهال را نیز کاهش میدهد.
بهطور کلی زنجیره پشتیبانی سوخترسانهای هوایی نقش مهمی در استراتژی عملیاتی دارد؛ حتی برای B-2 که بیشترین برد را در میان تمام بمبافکنهای استراتژیک فعلی نیروی هوایی دارد. با توجه به ماموریت نفوذ عمیق به حریم دشمن، توانایی پرواز طولانیمدت بدون حمایت حیاتی است و به احتمال زیاد B-21 این قابلیت را قربانی توانمندیهای دیگر نخواهد کرد.

کارآیی بیشتر در برابر هزینه
یکی از اهداف اصلی طراحی بمبافکن بی-۲۱ کاهش هزینه نگهداری و پایین آوردن هزینه چرخه عمر بود. این موضوع از مهمترین ضعفهای بی-۲ به شمار میرفت؛ بهویژه با توجه به قیمت خرید بسیار سنگین هر فروند که نزدیک به دو میلیارد دلار برآورد میشد. نیروی هوایی آمریکا قصد دارد دستکم ۱۰۰ فروند بی-۲۱ خریداری کند؛ بنابراین هزینه تأمین ناوگان جدید بسیار کمتر از بی-۲ خواهد بود. این در حالی است که مدل قبلی بهدلیل توقف زودهنگام تولید، تنها در تعداد ۲۱ فروند ساخته شد.
نیروی هوایی ایالات متحده با تکیه بر تجربیات چند دهه استفاده از بی-۲، طراحی بی-۲۱ را بهینه کرده است. همچنین در ساخت این هواپیما از قطعات موجود در بازار استفاده شده تا جایی که به عملکرد لطمه نزند اما قابلیت اطمینان را بالا برده و هزینه را کاهش دهد. روکشهای پنهانکار مقاومتر نیز برای بی-۲۱ در نظر گرفته شده است؛ موردی که در بی-۲ و جنگنده اف-۲۲ نیز همواره چالشی مهم در نگهداری بود.

قیمت هر فروند بی-۲۱ ریدر بهطور متوسط حدود ۶۹۲ میلیون دلار (بر پایه ارزش سال ۲۰۲۲) پیشبینی شده است. این هواپیما بهجای طراحی دوباره تمام اجزا، از فناوریها و سامانههای اثباتشده موجود در پروژههایی مانند اف-۳۵ بهره میبرد. بی-۲۱ با استفاده از مهندسی دیجیتال توسعه یافته و «دوقلوهای مجازی» از اجزا پیش از ساخت نسخههای واقعی ایجاد شدهاند؛ روشی که به کاهش خطا، صرفهجویی در هزینه و جلوگیری از تأخیر در تولید کمک کرده است.
بی-۲ همیشه بهدلیل پیچیدگیهای فراوان در تعمیر و نگهداری مشهور بود؛ بهطوری که طبق گزارشها، برای هر ساعت پرواز به حدود ۶۰ ساعت کار تعمیراتی نیاز داشت و باید در آشیانههایی با شرایط دمایی کنترلشده نگهداری میشد تا روکش پنهانکار آن آسیب نبیند. بی-۲۱ اما با معماری نرمافزارمحور و باز توسعه یافته تا امکان افزودن فناوریها و سلاحهای جدید بدون بازطراحی کامل سازه فراهم باشد.
طراحی مقاوم بی-۲۱ سبب شده که برخلاف بی-۲ به آشیانههای خاص و بسیار پرهزینه نیاز نداشته باشد و بتوان آن را در پناهگاههای استاندارد با هزینه پایین مستقر کرد. نتیجه این تغییر، آمادگی عملیاتی بیشتر ناوگان و نرخ مأموریتپذیری بالاتر نسبت به بی-۲ است؛ مدلی که معمولاً تنها نیمی یا حتی یکسوم ناوگان آن در یک زمان مشخص آماده رزم بود.

راهبرد جدید نیروی هوایی آمریکا برای بی-۲۱ بر پایه استقرار پراکنده است و بخشی از دکترین جنگی چابک این نیرو به شمار میآید. بی-۲ تا امروز عمدتاً از پایگاههای ثابت و بزرگ مانند وایتمن در آمریکا یا پایگاههای پیشرو در گوآم و دیهگو گارسیا عملیاتی میشد؛ مدلی که در برابر حمله پیشدستانه موشکهای دوربرد مدرن آسیبپذیر بود.
بی-۲۱ با نیاز کمتر به زیرساخت زمینی (حدود ۳۰ درصد کمتر نسبت به بی-۲) و امکان استقرار با کمک خدمه کمتر، میتواند از باندهای بیشتری استفاده کند و حتی در پناهگاههایی مشابه جنگندهها جای گیرد. این پراکندگی امکان پیشبینی محل استقرار و هدفگیری توسط دشمن را دشوار میکند و انعطاف عملیاتی و بقاپذیری را افزایش میدهد. گستردگی جغرافیایی استقرار بی-۲۱، توان آمریکا برای نمایش قدرت و حمایت از متحدان را تقویت میکند، بدون آنکه حضور گسترده و ثابت در یک منطقه لازم باشد. در چنین شرایطی، دشمن نمیتواند با یک حمله گسترده یا چند ضربه محدود، ناوگان را از بین ببرد و با چالشی پیچیده در هدفگیری روبهرو میشود.

هدفگیری با حداکثر دقت
اگرچه بی-۲۱ نسبت به بی-۲ ظرفیت حمل تسلیحات کمتری دارد، اما این موضوع از نظر راهبردی ضعف محسوب نمیشود؛ زیرا در نبردهای هوایی قرن بیستویکم، دقت بر حجم تسلیحات برتری دارد. طراحی اولیه بی-۲ بر پایه ذهنیت جنگ سرد شکل گرفته بود؛ دورهای که توان حمل مهمات فراوان یکی از مهمترین ویژگیهای یک بمبافکن محسوب میشد. اما این فلسفه با تحول دکترینهای نظامی تغییر کرده و بی-۲۱ بازتاب همین گذار به مفهوم «یک بمب برای یک هدف» است.
بی-۲۱ قادر است مجموعه گستردهای از تسلیحات تهاجمی حمله مستقیم و دورایستا را حمل کند؛ از جمله موشک هستهای دوربرد دورایستا (LRSO) و احتمالاً سلاحهای هایپرسونیک در آینده. این تسلیحات اگرچه ممکن است از نظر وزنی کوچکتر باشند، اما عملکرد و قدرت تخریب بسیار بالاتری در برابر اهداف مدرن ارائه میدهند.
بی-۲۱ بهعنوان گره اصلی در شبکه فرماندهی و کنترل مشترک چندحوزهای ارتش آمریکا (JADC2) عمل میکند؛ قابلیتی که به آن امکان میدهد دادههای هدف را در زمان واقعی دریافت کرده و با دقت و سرعت بسیار بالاتر از بی-۲ اهداف را مورد حمله قرار دهد.

نامرئی در تمام سطوح
بی-۲ اسپیریت نخستین بمبافکن پنهانکار، اولین «بال پرنده» موفق و اولین هواپیمای تهاجمی نسل پنجمی بود که ساخته شد. با این حال، طی دهههایی که از آغاز خدمت آن گذشته، فناوری ارتشهایی مانند نیروی هوایی ارتش آزادیبخش خلق چین نیز پیشرفت کرده است. بی-۲۱ با فناوریهایی ساخته شده که پنهانکاری آن را از تمام طیفهای کشف ممکن میسازد و تنها به کاهش مقطع راداری یا ظاهر فیزیکی محدود نمیشود.
این «پنهانکاری چندوجهی» ویژگی اصلی نسل ششم محسوب میشود و برای مقابله با شبکههای پیشرفته و چندلایه حسگرهای دفاعی کشورهایی مانند چین و روسیه طراحی شده است. فناوری پنهانکاری چندطیفی که نورثروپ گرومن در بی-۲۱ بهکار برده، ردپای حرارتی، انتشار امواج رادیویی و سایر نشانههای قابل ردیابی را نیز کاهش میدهد تا هواپیما بتواند از سامانههای پدافندی رقیبان همطراز یا نزدیک عبور کند.
بی-۲۱ طراحی «بال پرنده» روانتر و سادهتری در مقایسه با بی-۲ دارد؛ با خطوط اتصال کمتر و لبه پسین سادهتر. این هواپیما برخلاف هندسه پیچیده شبیه «W» در بی-۲، شکلی مثلثی دارد که باعث کاهش نقاط بازتاب رادار از زوایای مختلف میشود. ورودیهای هوا نیز عمیقتر و همسطح با بدنه قرار گرفتهاند تا پرههای فن موتور که از بازتابندهترین بخشها هستند کمتر قابل شناسایی باشند.
در طراحی بی-۲۱ تمرکز ویژهای بر کاهش ردپای حرارتی قرار گرفته است. مجاری پیشرفته موتور و احتمالاً سامانههای خنکسازی فعال، گازهای خروجی داغ را با هوای سرد ترکیب میکنند. استفاده از دو موتور مدرن و کممصرف بهطور ذاتی نویز و امضای صوتی هواپیما را کاهش میدهد.
این هواپیما دارای سامانههای پیشرفته جنگ الکترونیک و کنترل شدید انتشار سیگنال است. بی-۲۱ حتی در حالت «خاموشی رادیویی» نیز قادر است از طریق شبکههای امن با احتمال رهگیری بسیار کم دادهها را تبادل کند؛ موضوعی که کشف آن از طریق علائم الکترونیکی را بسیار دشوار میسازد.

دو ستون یک خانه
بی-۲۱ رِیدر ستون اصلی ناوگان بمبافکنهای ایالات متحده خواهد بود و بهتدریج جایگزین بی-۱ و بی-۲ اسپیریت میشود. بی-۲ اسپیریت و بی-۲۱ رِیدر برای مدتی کوتاه تا پیش از بازنشستگی بی-۲، همزمان فعال خواهند بود، تا دورهای از همپوشانی عملیاتی میان دو پلتفرم ایجاد شود. بی-۲۱ از ابتدا بهگونهای طراحی شده است که بهمرور به پلتفرم اصلی و ستون نیروی فرماندهی ضربت جهانی نیروی هوایی آمریکا (AFGSC) تبدیل شود و در نهایت جایگزین کامل بی-۱ و بی-۲ گردد. نیروی هوایی تا زمانی که خط تولید بی-۲۱ به تعداد کافی برسد، از هر دو مدل استفاده خواهد کرد تا توان عملیاتی لازم برای مقابله همزمان با تهدیدهای چندگانه حفظ شود.
برنامه این نیست که بی-۲ برای همیشه در کنار بی-۲۱ فعال بماند. نیروی هوایی ایالات متحده مسیر مشخصی با عنوان «بردار بمبافکنها» تعریف کرده است تا ناوگان بمبافکن را به دو پلتفرم محدود کند: بی-۵۲ مدرنشده و بی-۲۱ رِیدر. برنامه بی-۲ تجربه عملیاتی و نگهداری ارزشمندی ایجاد کرده که مستقیماً برای توسعه و پشتیبانی از ناوگان بی-۲۱ مورد استفاده قرار خواهد گرفت و نقش مهمی در آموزش پرسنل فنی و خدمه پروازی ایفا میکند.
فرماندهی ضربت جهانی نیروی هوایی ایالات متحده قصد دارد حداقل ۱۰۰ فروند بی-۲۱ برای ایجاد ستون اصلی ناوگان آینده بمبافکنهای خود تأمین کند. این رویکرد تغییری اساسی نسبت به ساختار قبلی با سه نوع بمبافکن (بی-۱، بی-۲، بی-۵۲) است که هزینه عملیاتی بالا و نگهداری پیچیدهای داشت. هدف، گذار به یک ناوگان سادهتر، مقرونبهصرفهتر و از لحاظ تکنولوژیکی برتر است که بر پایه بی-۲۱ و بی-۵۲ بنا میشود.
گردآوری: کولاک
شما چه نظری دارید؟ دیدگاه خود را در سایت کولاک بنویسید.




