گوناگون

بحران قتل‌های ناموسی در اروپا

در سراسر اروپا، قتل‌ها از الگوی یکسانی پیروی می‌کنند: یک زن جوان تصمیم می‌گیرد که می‌خواهد زندگی خود را بکند، شریک زندگی خودش را انتخاب می‌کند، یا از پیروی از قوانینی که خانواده‌اش برای او وضع کرده‌اند، دست می‌کشد.

آنچه که به‌عنوان یک درگیری خصوصی درون خانه آغاز می‌شود، به تدریج به چیزی بسیار خطرناک‌تر تبدیل می‌گردد.

چند روز بعد، آن دختر ناپدید می‌شود. سپس، جسدش پیدا و مشخص می‌شود که قربانی قتل ناموسی بوده است. شرایط هر پرونده ممکن است متفاوت باشد؛ اما پیام اصلی همچنان آشکار است.

از نظر خانواده‌هایی که این جنایات را مرتکب می‌شوند، شرافت و آبرو، بر حق یک دختر برای زندگی کردن ارجحیت دارد.

رایان النجار ۱۸ ساله یکی از بارزترین نمونه‌های این موج جدید است. دادستان‌های هلند می‌گویند که او به این دلیل کشته شد که بیش از حد غربی شده بود. به مد، رسانه‌های اجتماعی و دوست‌پسر داشتن روی آورده بود که خانواده‌اش آن را تأیید نمی‌کردند. جسد او در سال ۲۰۲۴ در حالی که دهان و دست و پایش بسته بود، در باتلاقی خارج از روتردام پیدا شد.

دادستان‌ها ادعا می‌کنند که پدر او که به سوریه فرار کرده، دستور قتلش را داده و برادرانش آن را اجرا کرده‌اند. اما آن‌ها هرگونه دخالت در این جنایت تکان‌دهنده را انکار کرده‌اند.

پرونده رایان در حال حاضر در دادگاه هلند در دست بررسی است و به نمادی برای گروه‌های مدافع حقوق زنان تبدیل شده که می‌گویند اروپا هنوز در حفاظت از دختران در معرض خطر کوتاهی می‌کند.

قتل رایان یک مورد استثنا نیست؛ بلکه یکی از موارد متعددی است که در سال‌های اخیر در اروپا اتفاق افتاده است.

قتل ناموسی در اروپا

خشونتی مانند این، محدود به خاورمیانه و جنوب آسیا نیست. این اتفاق همین حالا نیز در اتحادیه اروپا در حال وقوع است و شواهد موجود حاکی از آن بوده که این تهدید به جای کاهش، در حال افزایش است.

گزارش پارلمان اروپا در سال ۲۰۲۵ تأیید کرد که در چندین کشور عضو این اتحادیه، بیش از نیمی از تمام زنان به قتل رسیده، توسط شریک زندگی یا بستگان خود کشته می‌شوند.

محققان معتقدند که این طبقه‌بندی کلی (قتل‌های انجام‌شده توسط شریک زندگی یا خویشاوندان) اغلب قتل‌های ناموسی را مخفی نگه می‌دارد. چراکه اگرچه این مرگ‌ها در محیط خانواده رخ می‌دهند، اما انگیزه اصلی آن‌ها نه درگیری‌های داخلی ناگهانی و خودجوش، بلکه انتظارات فرهنگی و مذهبی است که توسط خانواده به اجرا در می‌آید.

در آلمان، سازمان حقوق زنان تر دس فم (Terre des Femmes) تنها در طی دو سال، ۱۲ مورد قتل مرتبط با انگیزه ناموسی را به همراه تلاش برای قتل و ناپدید شدن‌هایی که ویژگی‌های مشابهی دارند، ثبت کرده است.

در هلند، افسران ارشد پلیس تخمین می‌زنند که حداقل پنج زن در سال به محافظت شدید و شبانه‌روزی نیاز دارند؛ زیرا مقامات معتقدند که خانواده‌هایشان ممکن است قصد کشتن آن‌ها را داشته باشند.

قتل ناموسی در اروپا

این نوع محافظت فقط برای پرونده‌هایی با بالاترین ریسک در نظر گرفته می‌شود که در آن‌ها قتل هم محتمل و هم قریب‌الوقوع تلقی می‌شود.

پناهگاه‌ها در سراسر اروپا، شاهد افزایش تعداد تماس‌های زنان جوان و حتی نوجوان وحشت‌زده هستند که از تلافی‌جویی به خاطر روابط، انتخاب لباس یا برنامه‌های ازدواج ناخواسته می‌ترسند.

این حوادث، این باور قدیمی را که خشونت ناموسی مشکلی است که فقط از خارج به این قاره وارد شده و ریشه‌ای در این قاره ندارد، به چالش می‌کشد.

این تحولات نشان می‌دهند که این خشونت در داخل شهرها و محله‌های اروپایی ریشه دوانده و توسط خانواده‌هایی انجام می‌شود که باور دارند کشتن یک دختر، عزتی را که فکر می‌کنند از دست داده‌اند، بازیابی می‌کند.

قتل سامان عباس در ایتالیا یکی از ویرانگرترین نمونه‌ها بود. سامان که ۱۸ ساله بود و در نوولارا زندگی می‌کرد، از سفر به پاکستان برای ازدواج با پسرعمویش امتناع کرده بود. با این حال، او با مرد دلخواه خود دوست شده و حتی تصویری از بوسیدن خود و او را در رسانه‌های اجتماعی منتشر کرد که به گفته دادستان‌ها، والدینش را خشمگین کرد. دوربین‌های مداربسته او را در حال قدم زدن در اواخر شب آوریل ۲۰۲۱ در مزارع اطراف با پدر و مادرش ثبت کردند. او دیگر زنده دیده نشد.

پدر و مادرش تنها پس از شروع پرس‌وجوی بازرسان، ناپدید شدن او را گزارش دادند. در نوامبر ۲۰۲۲، تیم‌های جستجو جسد او را در نزدیکی یک مزرعه متروکه در نزدیکی مزارعی که پدرش در آن کار می‌کرد، از زیر خاک بیرون آوردند. سامان دچار شکستگی استخوان گردن بود که گواه از یک مرگ خشونت‌آمیز می‌داد. در سال ۲۰۲۳، پدر و مادر به حبس ابد محکوم شدند.

دادستان‌ها گفتند که سامان می‌خواست آزادانه زندگی کند، در حالی که خانواده‌اش اطاعت می‌خواستند؛ درگیری‌ که به مرگ او ختم شد. مادرش، نازی شاهین، که پس از فرار به پاکستان، به صورت غیابی محاکمه شد به همراه پدرش، شبیر، به حبس ابد محکوم شدند.

سوئد با قتل دلخراش مشابهی در مورد ساگا فورسگرن النبورگ ۲۰ ساله مواجه شد که در زمان کشته شدن، هفت ماهه باردار بود. دادستان‌ها گفتند که دوست‌پسر ساگا، محمدامین عبدالرسک ابراهیم که سومالیایی است، از شرم گفتن به خانواده‌اش مبنی بر اینکه زنی را خارج از ازدواج باردار کرده، می‌ترسید. او به جای اعتراف به حقیقت، در آوریل ۲۰۲۳ او را در آپارتمانشان خفه کرد و هم او و هم فرزند متولد نشده‌شان را کشت. محمدامین به حبس ابد محکوم شد. این پرونده خشم عمومی را برانگیخت و زنان سوئدی برای مادر جوانی که هرگز فرصت در آغوش گرفتن نوزادش را پیدا نکرد، مراسم یادبود برگزار کردند.

قتل ناموسی در اروپا

قتل لاریب خان ۱۹ ساله در آلمان در سال ۲۰۱۵ نشان می‌دهد که خشونت ناموسی می‌تواند به جای فوران ناگهانی، به آرامی شکل بگیرد. لاریب عاشق مردی شده بود که والدینش او را تأیید نمی‌کردند. وقتی پلیس نامه‌ای به خانواده نوشت و به آن‌ها اطلاع داد که لاریب هنگام تلاش برای دزدیدن کاندوم دستگیر شده، آن‌ها این را به عنوان مدرکی مبنی بر فعال بودن جنسی او دانستند. یک شب، پدرش، اسدالله، در حالی که او خواب بود، وارد اتاقش شد و لاریب را در حالی که مادرش، شازیه، تماشا می‌کرد، خفه کرد.

آن‌ها لاریب را روی صندلی چرخدار گذاشتند و در منطقه‌ای دورافتاده رها کردند. دادگاه‌های آلمان این قتل را یک جنایت ناموسی اعلام و هر دو والدین را به حبس ابد محکوم کردند.

آلمان با موارد مدرن دیگری مواجه بوده که پایداری این خشونت را برجسته می‌کند.

در سال ۲۰۱۶، شیلان حسن، دانشجوی کُرد ۲۱ ساله، در یک عروسی در هانوفر به قتل رسید. عموی او تلاش کرده بود تا شیلان را متقاعد کند که با پسرش، سفین، ازدواج کند، اما او نپذیرفت. پدر شیلان پس از اعتراف او به اینکه پسرعمویش را دوست ندارد، این ازدواج از پیش تعیین‌شده را لغو کرد. این کار عمو و سفین را خشمگین کرد. در طول جشن عروسی که شیلان در آن حضور داشت، پسرعمویش در میان جمعیت رقصندگان به او نزدیک شد و چندین بار به سرش شلیک کرد. شاهدان صحنه‌های آشفته‌ای را توصیف کردند که مهمانان برای پناه گرفتن فرار می‌کردند؛ در حالی که شیلان در حوضی از خون افتاده بود.

دادستان‌ها این قتل را به‌عنوان قتل ناموسی در نظر گرفتند و چندین عضو خانواده محکوم شدند.

به گفته گروه‌های مدافع حقوق زنان، این پرونده نشان داد که چگونه چنین سنت‌هایی هنوز هم عمیقاً بر زنان جوان در داخل آلمان تأثیر می‌گذارند.

این موارد در چند سال اخیر اتفاق افتاده‌اند و نشان می‌دهند که قتل‌های ناموسی در حال محو شدن نیستند؛ آن‌ها در حال تکامل و گرفتن اشکال جدیدی هستند که با فناوری مدرن و زندگی اروپایی مرتبط است.

در سراسر آلمان، هلند، بلژیک و ایتالیا، مطالعات نشان می‌دهند که بیشتر قتل‌های ناموسی در اروپا در خانواده‌های مهاجر رخ می‌دهد که انتظارات سختگیرانه پدر‌سالارانه پابرجا است و استقلال زن به عنوان یک تهدید تلقی می‌شود. تحلیلگران می‌گویند که در بسیاری از این خانوارها، اقتدار پدران، عموها و برادران بزرگتر به عنوان اصل اساسی شهرت خانواده تلقی می‌شود.

قتل ناموسی در اروپا

کسانی که این جنایات را مرتکب می‌شوند، از ادغام در جوامع غربی خودداری و انتظارات اجتماعی سختگیرانه خود را به کشورهای میزبان خود منتقل می‌کنند.

وقتی دختران بر استقلال خود تأکید می‌کنند، برخی خانواده‌ها با خشونتی که به عنوان دفاع از شرافت جلوه داده می‌شود، پاسخ می‌دهند.

این الگو، بحث‌های شدید را در مورد چندفرهنگی‌گرایی و اینکه آیا دولت‌های اروپایی در رسیدگی به خشونت مبتنی بر ناموس بیش از حد محتاط بوده‌اند، برانگیخته است.

منتقدان استدلال می‌کنند که مقامات از ترس بدنام کردن جوامع اقلیت، از مقابله مستقیم با این مسئله پرهیز می‌کنند. گروه‌های حقوق زنان در پاسخ می‌گویند که این تردید، به قیمت جان افراد تمام می‌شود؛ زیرا آموزش تخصصی و مداخله مؤثر را به تأخیر می‌اندازد. بسیاری از حامیان بر این باورند که این مشکل اغلب با طبقه‌بندی نادرست آغاز می‌شود. پلیس به طور معمول این مرگ‌ها را به عنوان قتل‌های خانگی ثبت می‌کند؛ زیرا در داخل خانواده رخ می‌دهند.

انگیزه فرهنگی، طراحی قبلی و تأثیر بستگان اغلب ثبت نمی‌شوند. بدون آموزش ریشه‌دار در درک فرهنگی، افسران ممکن است که علائم هشدار اولیه را نادیده بگیرند.

سکوت مانع اصلی دیگری است. قربانیان ممکن است از روی ترس یا وفاداری از خانواده‌های خود محافظت کنند، در حالی که برخی خیلی جوان هستند و نمی‌توانند کمک بخواهند.

بسیاری نیز احساس می‌کنند بین دو فرهنگ گیر افتاده‌اند و نمی‌توانند سوء‌استفاده را گزارش دهند؛ بدون اینکه خطر طرد شدن اجتماعی را بپذیرند.

رسانه‌های اجتماعی خطرات جدیدی را معرفی کرده‌اند. در نسل‌های پیشین، خانواده‌ها اغلب آگاهی محدودی از فعالیت‌های دخترانشان در خارج از خانه داشتند.

امروزه، یک عکس، پیام یا ویدیو می‌تواند فوراً در میان بستگان در سراسر اروپا یا خارج از کشور پخش شود.

یک لباس غربی، یک دوست‌پسر مخفی، یک عکس کلوب شبانه یا یک بارداری برنامه‌ریزی‌نشده می‌تواند در عرض چند ثانیه با بستگان در پاکستان، سومالی، عراق، سوریه یا ترکیه به اشتراک گذاشته شود. اکنون، شرم سریع‌تر از مداخله حرکت می‌کند.

سازمان‌های غیردولتی هشدار می‌دهند که مقامات با این واقعیت در حال تغییر سریع سازگار نشده‌اند.

پناهگاه‌ها می‌گویند که بارها هشدار داده‌اند دختران در جوامع مهاجر با تهدیدهای چندلایه و فزاینده‌ای مواجه هستند که نیازمند نظارت قوی‌تری است.

در بسیاری از این موارد، یک موضوع مشترک ظاهر می‌شود. کنترل بر ازدواج، اغلب اولین نقطه درگیری بین دخترانی است که به دنبال استقلال و خانواده‌هایی که مصمم به حفظ انتظارات سنتی هستند.

رد کردن یک ازدواج از پیش تعیین‌شده، انتخاب شریکی از خارج از جامعه یا تلاش برای ترک یک زندگی مشترک ناخوشایند می‌تواند مجازات‌های شدیدی را در خانواده‌هایی که ازدواج به شهرت و جایگاه جمعی گره خورده، به دنبال داشته باشد.

وقتی دختران در برابر این انتظارات مقاومت می‌کنند، برخی خانواده‌ها با اجبار، خشونت و در شدیدترین موارد، قتل پاسخ می‌دهند.

گردآوری: کولاک
شما چه نظری دارید؟ دیدگاه خود را در سایت کولاک بنویسید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا