کمتر جهانی، بیشتر محلی | جشنواره جهانی فجر چه سودایی در سر دارد؟

چهلوسومین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر در حالی از فردا کار خود را آغاز میکند که تازه از امروز کمکم اطلاعاتی از فیلمها، کارگردانان، داوران و بخشهای مختلفش از سوی روابط عمومی جشنواره در اختیار رسانهها قرار گرفت.
همشهری آنلاین: این شیوه اطلاعرسانی دقیقه نودی که برآمده از استراتژی اصلی جشنواره در مخفیکاری برای جلوگیری از سنگاندازی در دعوت از فیلمها و مهمانان خارجی است، ضربهای جدی به اعتبار و اثرگذاری جشنواره زده است. در شبکه ارگانیک جشنوارههای جهانی که از رقبای ریز و درشت متعددی تشکیل شده، یک جشنواره وقتی به مثابه نقطهای متمایز به چشم میآید که از تبلیغات و اطلاعرسانیِ بیش از کافی برخوردار باشد. البته این در صورتی است که آن جشنواره به دنبال دیده شدن، کسب اعتبار و ایفای نقش در اکوسیستم جشنوارهها و سپهر سینمای جهان باشد. اما اگر جشنوارهای چنین سودایی ندارد، پس هدف از برگزاری آن چیست؟ شاید با مرور همین چند خبر محدود که از جشنواره جهانی فجر منتشر شده بشود حدسهایی راجع به آن زد.
معمای اکران اول
مهمترین جاذبه هر جشنوارهای اکرانهای اولی است که میتواند دست و پا کند. در واقع، اکران نخست فیلم یک کارگردان پرآوازه در هر جشنوارهای، فارغ از کیفیتش، دستاورد و اعتباری برای آن جشنواره است. جشنوارههایی مثل کارلووی واری، سن سباستین، مسکو، قاهره و سایر جشنوارههای ردههای B و C در طول سالیان در برابر جشنوارههای رده A شامل کن، ونیز و برلین، به دلیل نداشتن فیلم کافی برای اکران اول و برآوردن انتظارات تماشاگران، از اهمیتشان کاسته شده است. در این وضعیت، جشنواره جهانی فجر توانسته اکران نخست هیچ فیلم مهمی را به دست آورد؟ اگر قرار است جشنواره جهانی فجر مورد توجه قرار بگیرد، باید برنامهای برای اکران اول فیلمهای مطرح داشته باشد که میدانیم این اتفاق، به دلایل مختلف، خیلی بعید است رخ دهد و ناگزیر بخشی از جذابیت جشنواره از دست میرود. دست اندرکاران جشنواره کوشیدهاند با اتخاذ رویکرد شاعرانه در انتخاب فیلمها، تا حدودی، آن جذابیت ازدسترفته را جبران کنند. درست است که همین رویکرد برای مخاطب عام خیلی جذاب نیست، اما شاید مثمرثمرترین راهحلی بوده که به نظر دستاندرکاران جشنواره رسیده است.
افتتاحیه با نسخه ترمیمی
طبق اعلام روابط عمومی، جشنواره جهانی فجر قرار است با نسخه مرمتشده «زیر درختان زیتون» به کارگردانی عباس کیارستمی افتتاح شود. درست است که در جشنوارههای کن و ونیز و برلین بخشی به نمایش کلاسیکها یا نسخههای ترمیمشده اختصاص دارد، اما جشنواره رقابتی «معمولا» با نمایش یکی از فیلمهای بخش مسابقه افتتاح میشود. باز هم به همان موردی که قبلتر گفتیم برمیگردیم؛ آیا دست جشنواره از بابت اکرانهای اول پر است؟ نمایش نسخه ترمیمشده فیلم زیبای کیارستمی ادای احترامی باشکوهی به کارگردانی است که در سالهای حیاتش هرچه در جهان محبوبتر میشد، در کشورش بیشتر از جانب منتقدان و تماشاگران مورد بیاعتنایی قرار میگرفت. اما سازوکار جشنوارههای امروزی با چنین اقدامی سازگار است؟ این نمایش افتتاحیه جشنواره را بیشتر به رویدادی محلی تبدیل نمیکند تا جهانی؟ اگر جشنواره اکرانهای اول نسبتا مهمی داشت، باز هم چنین تصمیمی گرفته میشد؟
داوران ایرانی
نام داوران ایرانی جشنواره به این شرح است: محمود کلاری و کریستف رضاعی (داور بخش مسابقه بینالملل)، هدی زینالعابدین (داور بخش جلوهگاه شرق)، مهدی کرمپور (داور بخش چشمانداز) و فرزاد موتمن کارگردان (داور بخش زیتون شکسته). در اعتبار کلاری و رضاعی تردیدی نیست. فرزاد موتمن هم انتخاب مناسبی برای بخش زیتون شکسته است چون با شناخت منتقدانه ای که از سینما و گونه ها و سبک هایش دارد، در این بخش می تواند به انتخاب اثری غیر معمول یاری برساند. اما آیا همه داوران ایرانی جشنواره از نظر حرفهای در یک سطح هستند؟ از میان بازیگران نمیشد بازیگر باتجربهتری که با آثار سینماییاش به یاد آورده شود انتخاب شود؟ در شروع جشنواره قصد زیر سوال بردن این رویداد را نداریم، اما حتما میشد در این بخش حداقل دو تغییر برای بهتر شدن کادر داوران ایرانی داشت.
فیلمهای ایرانی
نام فیلمهای ایرانی جشنواره و کارگردانانشان به این قرار است: «او نمیخوابد» رضا جمالی، «زمانی در ابدیت» مهدی نوروزیان، «پل» محمد عسگری، «مرد آرام» بهنوش صادقی، «پس از عاشقی» محمدعلی صفورا، «چانگآن، شیآن» ژانگ ژونگ، «ماهی در قلاب» محیالدین مظفر، «دو روی پاییز» روناک طاهر، «فرشتهها نمیمیرند» محمدرضا ابوالحسنی و «مرد خاموش» احمد بهرامی. چند نکته جالب درباره فیلمها: تهیهکننده «زمانی در ابدیت» نیکی کریمی است؛ محمدعلی صفورا مدرس دانشگاه تربیت مدرس و از ستایشگران کیارستمی است؛ کارگردان «چانگآن، شیآن» چینی و فیلمنامهنویسش نرگس آبیار است؛ «ماهی در قلاب» محصول مشترک ایران و تاجیکستان است؛ «فرشتهها نمیمیرند» فیلمی درباره غزه است؛ «مرد خاموش» سهگانه خاموش احمد بهرامی را که با «دشت خاموش» شروع شد و با «شهر خاموش» ادامه یافت تکمیل میکند. این نکات جالباند، اما برای رویدادی داخلی، نه جشنوارهای جهانی.
گردآوری: کولاک
شما چه نظری دارید؟ دیدگاه خود را در سایت کولاک بنویسید.






