گوناگون

پیشگویی شوکه‌کننده نوستراداموس برای ۲۰۲۶: جنگ، زلزله بزرگ یا ظهور نجات‌بخش؟!

گاهی برای فهم آینده، انسان‌ها به گذشته چشم می‌دوزند. و کمتر صدایی در تاریخ به اندازه‌ی نوستراداموس، طبیب و منجّم فرانسوی قرن شانزدهم چنین پررمز و راز و در عین حال مرتبط با زمانه امروز بوده است. رباعیات معماگونه‌ی او قرن‌هاست موضوع بحث، تفسیر و حتی نظریه‌های توطئه‌ی جنجالی بوده است.

پیشگویی ها در سال ۲۰۲۶ در میان این همه تاریخ و ابهام، به‌طور ویژه پررنگ‌تر از همیشه مطرح می‌شود. سالی که برخی آن را آغاز یک دگرگونی عظیم می‌دانند، و برخی دیگر پایان دوره‌ای مهم. پرسش اینجاست: پیشگویی های نوستراداموس برای سال ۲۰۲۶ چیست؟

نوستراداموس؛ پیشگوی آخرالزمان یا ناظری تیزبین؟

برخلاف تصویر رایج، نوستراداموس فیلمنامه‌نویس هالیوودی نبود که از ویرانی جهان لذت ببرد. او ناظری دقیق بود که الگوهای انسانی و سیاسی را در قالب نمادها و اشعار رمزآلود بیان می‌کرد. درباره‌ی سال ۲۰۲۶ گفته می‌شود که مهر ویژه‌ای بر آن نهاده است: سالی آمیخته از پاکسازی، درگیری، بحران و در عین حال امکان باززایی.

در زمانی که جهان زیر فشار بحران‌های سیاسی، آشفتگی تکنولوژیک، تغییرات اقلیمی و پوچی معنوی در حال خم شدن است، شاید بیراه نباشد که از خود بپرسیم: او می‌خواست به ما چه بگوید؟

پیشگویی های نوستراداموس برای سال ۲۰۲۶

در ادامه با پیشگویی های نوستراداموس برای سال ۲۰۲۶ همراه شوید.

۱. حکمرانی مریخ: نشانه‌ی جنگ یا بازآرایی جهان؟

نوستراداموس نوشته است:

«وقتی مریخ مسیر خود را در میان ستارگان فرمان می‌راند،
خون انسان محراب را دربر خواهد گرفت.
سه آتش از خاور برمی‌خیزد،
و غرب در سکوت، نور خود را از دست می‌دهد.»

تعبیر: مریخ، سیاره‌ی جنگ و آتش، در اوایل ۲۰۲۶ تأثیر برجسته‌ای خواهد داشت. در زبان اخترشناسی، این می‌تواند نشانه افزایش پرخاشگری، تنش‌های سیاسی، شورش‌ها و حتی جنگ‌های نظامی باشد.

زمینه معاصر: تنش‌های میان چین و آمریکا، سردی دوباره روابط شرق و غرب، و نقش پیش‌بینی‌ناپذیر هوش مصنوعی در تسلیحات، همه نشان می‌دهند که مریخ ممکن است واقعاً بر صحنه‌ی جهانی فرمان براند. اما شاید این به معنای جنگ جهانی نباشد؛ شاید صرفاً دگرگونی دردناک نظم جهانی باشد که در آن امپراتوری‌های قدیمی جای خود را به قدرت‌های نوظهور می‌دهند.

۲. زهره در افول: پایان همدلی و آغاز بیگانگی دیجیتال؟

تعبیر: زهره، سیاره‌ی عشق و هماهنگی، گویا قدرتش را از دست می‌دهد. نتیجه آن است که روابط انسانی سردتر می‌شوند، صمیمیت محو می‌گردد و تفاهم میان فرهنگ‌ها به‌تدریج فرو می‌ریزد.

زمینه معاصر: در عصر دیجیتال، وقتی حتی ترانه‌های عاشقانه را هوش مصنوعی می‌نویسد و احساسات با الگوریتم‌ها سنجیده می‌شوند، از دست رفتن گرمای انسانی دیگر یک تهدید نیست، بلکه یک واقعیت است. ما بیش از هر زمان دیگری به هم متصل‌ایم، اما در عین حال بیش از همیشه تنها هستیم. افزایش پوپولیسم، نفرت‌پراکنی، فروپاشی نهاد خانواده و بحران روابط عاطفی همه نشانه‌های این افول هستند.

۳. سه آتش از شرق: دگرگونی‌های آسیایی و سونامی تکنولوژی

تعبیر: این “سه آتش” می‌تواند جنگ‌ها یا بلایای طبیعی باشد، اما بسیاری آن را نشانه‌ی نیروهای نوظهور شرق می‌دانند: چین، هند و آسیای جنوب شرقی.

زمینه معاصر:

  • چین با سرعت در حوزه‌های هوش مصنوعی، بیوتکنولوژی و نفوذ سیاسی پیشتاز است.

  • هند با نوآوری‌های فناورانه و جمعیت جوان در حال صعود است.

  • سومین آتش؟ شاید تحول دیجیتال جهانی که از آسیا آغاز می‌شود، یا شاید ظهور کشورهای اسلامی با دستاوردهای علمی و فناورانه (ایران، ترکیه، اندونزی).

در هر حال، صحنه جهانی دیگر متعلق به غرب به‌تنهایی نخواهد بود.

۴. غرب در سایه: پایان سلطه یا آغاز هرج‌ومرج درونی؟

تعبیر: نوستراداموس از «خاموشی نور غرب» سخن می‌گوید. شاید منظور او فروپاشی فیزیکی نباشد، بلکه فرسایش معنوی، فرهنگی و ایدئولوژیک باشد.

زمینه معاصر:

  • آمریکا در حال از دست دادن هژمونی جهانی است.

  • اروپا در باتلاق بوروکراسی و رکود فرو می‌رود.

  • ارزش‌های دموکراسی لیبرال در خود غرب با تردید و بدبینی مواجه شده است.

قطبی‌شدن سیاسی، بی‌اعتمادی به نهادها و فرهنگ «لغو دائمی» (cancel culture) همه نشانه‌های این بحران درونی‌اند. غرب شاید نمرده باشد، اما به‌وضوح در جست‌وجوی هویتی تازه است.

۵. امید در دل آشوب: بیداری معنوی یا فقط پایانی شاعرانه؟

نوستراداموس نوشته است:

«سایه‌ها فرو خواهند افتاد،
اما انسان نور برخواهد خاست،
و ستارگان آنان را راه خواهند نمود
که به درون خود می‌نگرند.»

تعبیر: او پیشگویی را با نابودی به پایان نبرد، بلکه با وعده‌ای روشن تمام کرد. پس از بحران، تولد دوباره‌ای درونی و فردی رخ می‌دهد. نباید منتظر نجات‌دهنده باشیم؛ هر کس باید خود به چراغی بدل شود.

زمینه معاصر: گرایش دوباره‌ی مردم به مراقبه، معنویت و آموزه‌های باستانی، نشانه‌ای از همین نیاز است. شاید این نه یک فرار از واقعیت، بلکه تنها راه کنار آمدن با آشوب زمانه باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا