مذهبی

نقش مسجد و کارکردهای آن در تعلیم و تربیت اسلامی

توجه دقیق به نقش مسجد در تعلیم و تربیت ابتدا مستلزم مطالعه کارکرد تاریخی و یا نگاه تاریخی به نقش مسجد در تعلیم و تربیت و آموزش است.

به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، صحبت پیرامون نقش مسجد در تعلیم و تربیت در واقع صحبت پیرامون نقش یک مکان در امر تعلیم و تربیت است. مکانمند بودن(مکانی بودن) تعلیم و تربیت مذهبی یا اسلامی نیز امری است که می بایست به آن توجه گردد.

الف-پیشینه عملکرد مسجد
گسترش اسلام، بزرگترین نقش و تأثیر را در پیشرفت و تحول علمی و آموزشی در جامعه عرب داراست؛ زیرا اسلام مردم را به کسب دانش و فضیلت دعوت نمود و در این زمینه آیات فراوانی نیز بر پیامبر گرامی اسلام(ص) نازل شده است تا مقام اندیشمندان، اندیشیدن، علم و فضیلت را پاس بدارد. یکی از دلایل مهم بعثت پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز تحقق مهم فوق بوده است. «ربنا و ابعث فیهم رسولاً منهم یتلو علیهم آیاتک و یعلمهم الکتاب و الحکمه»؛ پروردگارا! فرزندان ما را چنان شایسته گردان که از میان ایشان پیامبری بر ایشان برگزینی که آیات تو را بر آنان خواند و دانش کتاب و حکمت آموزد.[۱].

تعلیم و تربیت در مجموع از مسایل واجب و ضروری و اساسی جوامع انسانی و اسلامی شناخته شده است و آیین مقدس اسلام نیز به عنوان نظامی هدایتگر در تمام زندگی آدمی شناخته شده است و به همین خاطر تعلیم و تربیت در این نظام امری واجب و ضروری تلقی شده است.

«اندیشه آموزش در اسلام برای دعوت در رساندن پیام بر امور دیگر مقدم گردیده است. این اندیشه از همین مقطع با مسأله و عفا و ارشاد دینی در آمیخت و به صورتی درآمد که ما میتوانیم مسایل تعلیماتی سده اول هجری را نوعی از مواعظ دینی و تذکارهای روحی در نظر گیریم که هدفش آگاه ساختن مردم به احکام دین و بیان حلال و حرام و ایجاد بینش در بین مردم به احوال دنیا و آخرت و واجبات بوده است. بنابراین شگفت آور نیست که آموزش اسلامی، نخستین مرحله پیدایش فعالیت خود را از مسجد به عنوان یک پایگاه تعلیماتی آغاز کرد و… چندان نپایید که مسجد به منزله پایگاه اساسی تعلیم در جامعه اسلامی درآمد، نخستین هسته دانشگاه اسلامی براین اساس شکل گرفت».[۲]

پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام نیز پیروان و اصحاب او از سنت او پیروی کرده و امر تعلیم و تربیت و آموزش را ادامه دادند. آنها در مسجد النبی گرد هم آمده و به آموزش دینی، اجتماعی می پرداختند، و این امر تا پایان سده اول هجری ادامه یافت و نقش مسجد به منزله مکانی برای ارشاد و انجام واجبات دینی مثل نماز خواندن و توجه به مسایل و نیازهای مردمی و اجتماعی بیش از پیش تثبیت شد.

در نیمه دوم قرن هجری، نقش مسجد بیشتر شد و در حکم دانشگاهی وظیفه حراست از علوم عربی و خدمت به فرهنگ اسلامی را بر عهده گرفت و طلاب علوم دینی و اسلامی به فراگیری فنون دانش در این مراکز دینی و علمی پرداختند. فاصله زمانی آغاز سده دوم تا پایان سده سوم هجری را نیز می توان از درخشان ترین دوره های تعلیمات مسجدی یا به عبارت دیگر عصر فعالیت آموزشی دانشگاه های عمومی داشت؛ زیرا دستاوردهای مسلمانان در مسایل مختلف علمی و ترقیات فکری در این دوره از تاریخ اسلام و نیز آن قسمت از پیشرفت های اقتصادی، اجتماعی که پس از استیلای عباسیان به وجود آمد موجب تأثیر قابل ملاحظه ای در ایجاد هوشیاری و جنبش علمی در مساجد گردید.

توجه به نقش مسجد و اجتماعات و تشکیل جلسات علمی در مساجد بزرگ و مشهور آن زمان که به وسیله دست اندرکاران تعلیم و تربیت در آن مراکز صورت می گرفت، همه دال بر باروری فکری و علمی قابل ملاحظه در آن دوره از تاریخ اسلام است. «در شهر مدینه علاوه بر مسجد النبی، نه مسجد دیگر نیز بود که همه آنها با اذان بلال اقامه نماز می شد… مسجد نبوی در شهر مدینه، اولین پایگاه علمی یا دارالعلم اسلامی به شمار می رفت… مسجد الحرام نیز پس از فتح مکه به سال هشتم هجرت در زمینه اهداف و اغراض اسلامی مورد استفاده قرار گرفت. فعالیتهای آموزشی در این مسجد بزرگ اسلامی از آن زمان تا به امروز همچنان ادامه دارد. …. مساجد دیگری چون مسجد جامع بصره، مسجد جامع کوفه، مسجد جامع فسطاط، مسجد الاقصی، جامع اموی دمشق، جامع زیتونیه، جامع قیروان و… از جمله مساجدی هستند که در بلاد اسلامی در امر تعلیم و تربیت فعال هستند».[۳]

تأکید بر واجب و فریضه بودن طلب علم «طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه» و تأکیدی که به آموزش دیگر مسلمانان(بندگان خدا) توسط علمای اسلام شده است. «زکاه العلم ان یعلمه عباد الله»[۴] و این تأکید که «الحکمه ضاله المؤمن، فاطلبوها»[۵] همه دال بر ضرورت وجود مکانی به نام مسجد برای امور فوق می باشد.

به عبارت دیگر، مسجد مکانی برای آموزش آنچه که اسلام می پسندید: «آموزش در مسجد با آنچه که به صورت اجتماعات در میان اعراب حاکم بود، تفاوت داشت. اعراب درروزگار جاهلی خویش با اجتماعاتی که هدف آن فراگیری دانش بود، آشنایی نداشتند و آگاهی آنان از پدیده های فکری و کوشش در این زمینه به اجتماع در بازارهای موسمی و ادبی محدود بود، آن هم برای فخرفروشی، استماع شعر، ایراد سخنان فصیح و قصاید دل انگیز….[۶]

پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز در توصیه به ابوذر چنین به بیان کارکرد و نقش مسجد می پردازد: «…. یا اباذر! کل جلوس فی المسجد لغو الا ثلاثه: قراه مصل او ذاکر لله تعالی او سایل من علم»[۷] ای اباذر! هرگونه توقفی در مسجد لغو و بیهوده است مگر برای سه گروه: کسی که پس از نماز به تلاوت قرآن می پردازد آنکه سرگرم ذکر و یاد خدمت و کسی که به مباحثه علمی مشغول است.

به هر حال مسجد به عنوان مکانی جهت اشاعه فرهنگ غنی اسلامی و تعلیم و تربیت مکانی تلقی می شد که آموزش های خاص و ویژه در آن ارائه می شده است. خاص از آن جهت که ماهیت آنچه که در مساجد آموزش داده می شد، هم به لحاظ عقلانی و ماهوی و هم به لحاظ مشروعیت و مقبولیت متفاوت از آن چیزی بود که خارج از مسجد آموزش داده می شد. علاوه بر سوادآموزی در مسجد، آموزش های دیگر نیز در مساجد عرضه می شد. یکی از این آموزش ها، آموزش علوم دینی و آموزش قرآن و احادیث بوده است. «اولین کتابی که اندیشه مسلمین را به خود جلب کرد و مسلمین در پی تحصیل آن بودند، قرآن بود و بعد از آن احادیث بوده است».[۸]

علوم غیر دینی در مساجد آموزش داده می شد از جمله عمومی چون شیمی، تاریخ و… «پیامبر شبها تا دیر وقت پیرامون تاریخ بنی اسرائیل برای ما سخن می گفت و…»[۹] در زمینه علوم دیگر نیز همچون پزشکی آموزش هایی در مساجد انجام می گرفت. «در زمینه تحصیل پزشکی هم گفته اند که عبداللطیف بغدادی در الازهر روزها تدریس می کرد و در نیم روز پزشکی می گفت».[۱۰]

روش های آموزش در مساجد
علاوه بر موضوعات و آموزش هایی که از اختصاصات مساجد به شمار می رفتند، مساجد به لحاظ روش هایی که برای آموزش مورد استفاده قرار می دادند نیز از ویژگی و اختصاصاتی برخوردار بودند که در این قسمت به اختصار اشاره می نماییم:

۱-تلاوت و خواندن قرآن
پیامبر اسلام از طریق تلاوت قدرت قرآن هم به ابلاغ رسالت می پرداخت و هم به دعوت مشرکین به اسلام توجه داشت. «نخستین و ساده ترین روشی که پیامبر اسلام(ص) دنبال می کرد همان خواندن آیات بود بدون اینکه به شرح مبسوط و تفسیر آن بپردازد،‌ تلاوت آیات الهی سخت شنونده را تحت تأثیر قرار می داد. اگرچه شنونده از مخالفان پیامبر بود. مشرکان مکه به همین خاطر نقشه های متعددی کشیدند تا مردم را از شنیدن و استماع آیات الهی که توسط پیامبر اسلام و همراهان او قرائت می شد، بازدارند».[۱۱]

۲-خطابه و موعظه
روش سخنرانی یا خطابه، از قدیم الایام حتی قبل از اسلام نیز به عنوان یکی از فنون و توانمندی های افراد به شمار می رفت و حتی در بسیاری حالات شرط ارتقاء اجتماعی و سیاسی شناخته می شد. این روش نیز در ظهور اسلام و نشر و گسترش آن نقش بسیاری ایفا کرده است. و بعد از ظهور اسلام و برای نشر تعالیم الهی و دینی نقش مسجد از این نظر، بسیار مورد توجه بوده است. پیامبر گرامی اسلام نیز برای اندرز مردم و برای موعظه آنها به مسجد می رفت و از روش خطابه و موعظه مردم را پند و آگاهی می داد.

۳-پرسش و پاسخ
پرسش و پاسخ نیز روشی خاص برای نشر تعالیم اسلامی در مسجد به شمار می رفت. «… پیامبر اسلام در جلسه مسلمانان حاضر می شد و آیاتی را که شبانگاه بر وی نازل می شد، برای مردم تلاوت می کرد و تا طلوع آفتاب با آنان به بحث و گفتگو و پرسش و پاسخ می پرداخت».[۱۲]

به هر حال، کارکرد و نقش مسجد از آغاز شکل گیری تاکنون، به عنوان مرکزی برای آموزش دینی در دو بُعد تعلیمی(آموزشی) و تربیتی(پرورش شخصیت اخلاقی و اجتماعی) بوده و زمینه ایجاد نوعی هویت را در مسلمانان فراهم کرده است. به همین دلیل نقش مسجد به لحاظ جامعه شناختی، سیاسی، نظامی، فرهنگی و دینی، به عنوان نهادی بسیار مهم در خدمت بهبود شرایط مسلمین انکارناپذیر است.

ب-مکان(نقش ها، هویت و مؤلفه های آن)
جامعه شناسان و روانشناسان برای مکان ویژگیها، شاخصه ها و مؤلفه هایی را قایل هستند که آن مکان را از دیگر مکانها متمایز می سازد. به دیگر معنی هر مکانی به اعتبار نوع، ماهیت، مؤلفه ها و فعالیت هایی که در آن انجام می گیرد، از دیگر مکانها تمییز داده می شود و بر همین اساس توقعات مربوط به آن مکان نیز نسبت به دیگر مکانها متمایز جلوه می کند.

«…. یک مکان مرکز کنش و انگیزه است کانونی است که ما حوادث معنی دار وجود خود را در آن تجربه می کنیم. در واقع رخدادها و کنش ها تنها در زمینه مکانهای خاص با اهمیت هستند متأثر از هویت این مکانها هستند هر چند به نوبه خود نیز بر آن تأثیر می گذارند مکانها در ساختارهای انگیزش، آگاهی و تجارب انسان ادغام می شوند». به نظر لاکرمن، این مکانها هستند که رخدادها و کنش های آدمیان را با معنی می سازند و اگر برای مکانها اهمیت را قایل نشویم، در واقع یکی از زمینه های مشروعیت بخشی به کنش های آدمیان را نادیده گرفته ایم.

نقش مسجد در ایجاد واکنشها و رفتاری های مطلوب
این بدان معناست که انسانها به خاطر قرار نگرفتن در بعضی موقعیت ها از بعضی واکنشهای سازنده و مؤثر بر زندگی خود محروم میمانند. بنابراین وجود مکان یعنی وجود و ظهور واکنشی خاص در افراد به این اعتبار ما برای مسجد به عنوان یک مکان خاص نیز می توانیم این فایده را قائل شویم که با حضور در مسجد بسیاری از واکنشها و رفتارهای مطلوب می تواند متجلی شود. پس فایده مسجد به عنوان یک مکان در اصل ظهور یک واکنش و رفتار است نه در کیفیت آن لزوماً.

بنابراین در تعلیم و تربیت اسلامی به طور کامل ما به بعضی واکنشها و رفتارها در دانش آموزان نیاز داریم که نمی توانند تنها در مدارس رخ بدهند بلکه در مساجد است که به اعتبار ماهیت و جوهر مکانی آنها، آن رفتارها(از نظر فکر یا عمل) ظاهر می شوند. بنابراین نقش مسجد نقش تکمیلی و ایجادی در بعد ایجاد و تقویت  رفتارهای مطلوب است،‌ نه صرفاً نقش تثبیت رفتارهایی که در مدرسه رخ می دهند.

رلف در بیان جوهر و معنای اصلی مکان می گوید: «جوهر و معنای اصلی مکان از کارکرده ایی که مکانها اعمال می کنند، از اجتماعی که آن را اشغال می کند،‌ و از تجارب مصنوعی و پیش پا افتاده بدست نمی آیند. خود مکان در هدفداری ناخودآگاهانه ای نهفته است که مکانها را به مثابه مراکز بنیادی تجارب و آگاهی انسانی تعریف می کند. برای هر کس پیوند و آگاهی عمیق نسبت به مکانهایی که در آن تولد یافته و رشد کرده است. یا هم‌اکنون در حال زندگی کردن است، وجود دارد. این پیوند منبع اصلی هویت و امنیت فردی و فرهنگی است. به به زعم گابریل مارسل، یک فرد جدا از مکان نیست و او همان مکان است».

از نظر رلف آنچه مهم است، کارکرد، وظایف و فعالیت هایی که در یک مکان انجام می گیرد، نیست بلکه اصل وجود خود مکان است. مکانی که افراد در آن متولد شده اند با آن روبرو می شوند و زندگی می کنند. هویت فردی با هویت مکانی مورد نظر پیوند میخورد. افراد خود را در کنار مکانهای خاص حس می کنند هرگاه بخواهند از هویت خود سخن بگویند، ناخودآگاه از تجاربی صحبت می کنند که در یک مکان رخ داده است. بنابراین اصل وجود مکان نیز در کنار فعالیتهای موجود در آن مهم می نمایاند.

در زمینه تعلیم و تربیت اسلامی نیز صرف نظر از کارکردهای تکمیلی و تثبیتی مساجد، اصل حضور و وجود فیزیکی و کالبدی به مکانی به نام مسجد مهم می نمایاند. نقش مسجد در این زمینه به هویت بخشی به فرد و معنابخشی به تجارب او مؤثر است. از دیگر ویژگیهایی که برای مکان مسجد می توانیم در نظر بگیریم این است که مسجد به عنوان یک مکان از دو جلوه و ناحیه متفاوت برخوردار است. به عبارت دیگر دو گونه رفتار می تواند در این مکان ویژه متجلی شود که در امر تعلیم و تربیت و جهت دهی رفتارهای فردی و جمعی افراد بسیار مؤثر است.

ناحیه جلویی و ظاهری مسجد که در آن رفتارها و اعمال و روابط پسندیده دینی و مذهبی و مقبول شرع و دین رخ می نماید و ناحیه عقبی و یا پنهان که طی آن رفتارهای شخصی، غیر جمعی و کنترلی رخ می دهد، هنگامی که انسانها به صورت جمع در حال برگزاری مناسک و انجام فرایض هستند، رفتارهای جمعی و مقبول و عمومی ظاهر می شود و هنگامی که انسانها به صورت غیر جمعی و به صورت فردی در مسجد ظاهر می شوند خود به خود به محاسبه کنترل و بررسی رفتارهای مشخصی و فردی می پردازند.

ویژگی مسجد به عنوان یک مکان در مقابل دیگر مکانها این است که مسجد ماهیتاً علاوه بر اینکه محلی برای تجمع و همبستگی جمعی است و انسانها با حضور جمعی در آن به همبستگی رفتارهای جمعی می اندیشند، همچنین ماهیتاً و به طور مکانی و موقعیتی و با عنایت به نگاه خاص فردی که در آن مکان حاضر می شود به آن مکان، خود به خود فرد را به درون خود ارجاع داد و آنچه را که در جمع از طرح آن پرهیز می کرد، در حالت انفرادی به طرح آن می پردازد و این طرح موضوعات و مسایل رفتاری و فکری فردی بیشتر حالت اصلاح کنندگی و ترمیمی و کنترلی دارد.

بر این اساس می توانیم بپذیریم که هم حضور جمعی در مسجد میتواند رفتارهای مطلوب جمعی را در ما برانگیزاند و هم حضور فردی می تواند چنین تأثیری را به جای بگذارد. در حالی که دیگر مکانها ممکن است یکی از این حالات تأثیری را به جای بگذارند. حضور در مکان مدرسه، ماهیتاً و با لحاظ موقعیتی که دارد،‌ حضور جمعی است و اثرات احتمالی تنها با  حضور جمعی معنادار می شود در حالی که مدرسه جایی نیست که افراد بخواهند به طور انفرادی در آنجا حاضر شوند و به فعالیت بپردازند.

بر همین اساس از اختصاصات مساجد در مقابل مدارس این است که مدارس بیشتر به رفتارهای جمعی توجه دارد در حالیکه در مساجد، امکان بروز رفتارهای جمعی(موقع حضور در جمع) و فردی(حضور انفرادی) وجود دارد.

کافمن(kafman) در این رابطه می گوید: «مکانها دارای ناحیه جلو و عقب هستند نواحی جلو(foront region) برای نمایش و تظاهر عمومی به کار می آید و ناحیه عقب(back region) برای دسترسی عمومی نیست. ناحیه جلو جایی است که اجرا محقق می شود. جایی که قواعد رفتاری مقبول و درست و روابط رسمی برقرار است.

مردم تا آنجا پیش می روند که مطمئن شوند کنش های آنها با استانداردهای مورد قبول اجتماعی سازگار است. برعکس نواحی عقب جایی است که مرزبندی های رسمی به طور موقت کنار می روند و خوداظهاری (self-expressive) بدون ملاحظه هنجارهای مسلط بر رفتار جمعی اعمال می شود».

به هر حال برای مساجد نیز به عنوان یک مکان می توانیم نقش دوگانه ای را قائل شویم و نقش اول کمک به اصلاح و انجام رفتارهای جمعی افراد است که در اینجا مشترک با مدرسه است. چراکه افرادی که در مساجد گرد هم می آیند، از طریق دین و آیین ها و مناسک جمعی به هم متصل می شوند. چراکه عقاید مذهبی درونی اند و نیاز به آیین ها و شرکت در مناسک را ایجاد می کنند. افراد با مشارکت در این مراسم و انجام این فعالیتها هویت جمعی خود را سامان می دهند. «…افراد با شرکت در مناسک جمعی عقاید مذهبی خود را درونی شده می یابند و در این مراسم و حضور حس هم بستگی گروهی تثبیت و ارتقاء می یابد».

البته نکته مهم این است که ما دین و مذهب را به ماهیت روابط و نهاده ای اجتماعی مربوط بدانیم. در این صورت کارکرد اصلی دین، تنظیم نیازها و کنش های انسانی از طریق اعتماد به امر مقدس و اتصال افراد از طریق آیین ها و مناسک جمعی به گروه است. به هر حال مسجد میتواند به ایجاد و تقویت رفتارهای مقبول کمک نماید. رفتارهایی که ممکن است انجام آن در مدارس معمول باشد، در مسجد ممکن است پسندیده نباشد. بنابراین کارکرد مهم مساجد،‌ ایجاد تمایز بین رفتارهایی است که در مدارس رخ می دهند با رفتارهایی که در مساجد قابل قبولند. به عبارت دیگر برای ظهور و تجلی بعضی رفتارها لاجرم به موقعیتی مکانی به نام مسجد نیاز است.

از دیگر ویژگیهای مکان این است که مکانها احساس تعلق و احساس درونی بودن انسانها را به خود جلب می کنند. مکانها به انسانها حس تعلق خاصی نسبت به خود می دهند و این حس تعلق، خود به خود منجر به بروز رفتارها و واکنشهای خاص می شود که میتوان در امر تعلیم و تربیت و به خصوص تعلیم و تربیت دینی و اسلامی(با عنایت به وجود مکانی به نام مسجد) از آنها بهره برد.

پیتر برگر(peter berger) در این ارتباط می نویسد: «…میتوان به سه سطح از احساس تعلق و درونی بودن انسانها به مکان را برشمرد:

۱-رفتاری(behavioural) درونی بودن رفتاری به حضور فیزیکی در یک مکان مربوط است.

۲-عاطفی(emotive) درونی بودن عاطفی متضمن مشارکت عاطفی و احساس تعلق نسبت به آن مکان است.

۳-شناختی(cognitive) درونی بودن وجودی-شناختی به تعهد ناخودآگاه و کامل یک فرد به مکان مربوط می شود».[۱۳]

البته این نگاه از درون به مکان است. برعکس در نگاه از بیرون به مکانها، مکانها در بهترین حالت زمینه فعالیتهای بدون احساس‌اند و تنها به وسیله صفات حضورشان قابل تفکیک هستند. بنابراین مکانها هم موجبات تعلق رفتاری افراد را فراهم می‌کنند؛ یعنی افراد به واسطه حضور فیزیکی و مستمر در آن مکانها کم‌کم نسبت به انجام رفتاری خاص و سپس حضور در مراکز خاص احساس تعلق می کنند.

مساجد نیز میتوانند(باید) این حس را به افراد منتقل نمایند که افراد برای انجام بعضی رفتارها و اعمال به حضور در مساجد راغب شوند. درونی بودن عاطفی نیز چنانچه گفته شد، تضمین مشارکت عاطفی و احساس تعلق به آن مکان است. اینکه مسجد مکانی برای ابراز احساسات و عواطف درست باشد خود موجب احساس تعلق عاطفی در افراد می شود. چنانچه سینما به عنوان یک مکان احساس تعلق عاطفی افراد را به خود جلب می کند،‌ مسجد نیز می بایست این گونه باشند.

تعلق شناختی نیز چنانچه گفته شد، یعنی درونی شدن شناخت فرد از وجود خودش. هرگاه فردی وارد مکان خاصی شود، به طور ناخودآگاه شناخت از خود را با ویژگیهای آن مکان پیوند می‌زند. آنگونه که مکان را می بیند،‌خود را می بیند.

این نکته قابل توجه است که از وظایف مکانهای تربیتی و آموزشی از جمله مدارس، کمک به رشد و هدایت رفتاری، عاطفی و شناختی افراد است. همان گونه که مدارس میتوانند به لحاظ رفتاری، عاطفی و شناختی احساس تعلق افراد را به خود پدید آورند، مساجد نیز میتوانند هم در تکمیل این رفتارها، عواطف و شناخت ها(در کنار مدارس) مؤثر باشند و هم در جهت تقویت رفتاری، عاطفی و شناختی افراد مؤثر باشند. تأکید بر این نکته نیز لازم است که هویت هر مکانی به هر حال به سه عنصر مهم بستگی دارد.

«۱-استقرارگاه فیزیکی مکان، که همان مؤلفه فیزیکی آن است و آن چیزی است که ساخته دست بشر است. ۲-فعالیتهای مکان که می توانند فعالیت های اجتماعی، فردی، طلاق، دینی، مخرب و …. باشند. ۳-معنای مکان، که خصلت انگیزه ها انسانی اند و می توانند تغییر یابند».[۱۴]

اینکه موقعیت فیزیکی مکانها از جمله مساجد چگونه باشد و چگونه ساخته شده باشند، حتی نمای ظاهری و معماری آن، اندازه و ابعاد آن، قدمت و اصالت آن و… می توانند نقش مؤثری در شکل‌گیری رفتار خاص در افراد و احساس تعلق افراد به آن داشته باشد. انسانها به لحاظ زیبایی شناسی به جلوه های خاص که حاوی معانی خاصند و ریشه در سمبل ها، نمادها، فرهنگ و تمدن و آداب و رسوم قومی که در آن زندگی می کنند، دارند، تعلق خاصی نشان می دهند.

گاهی صدای یک ناقوس یا گلدسته هایی که بر آن اذان گفته می شود، حس خاصی را در فرد بر می انگیزاند که به لحاظ کالبدشناسی و معماری میتوان به اثرات مثبت آن توجه خاصی نمود. از اختصاصات مساجد به عنوان یک مکان انجام فعالیت های خاص در این مکان است.

لاکرمن(lukermann) به شش مؤلفه اصلی مکانها اشاره دارد که در تبیین جایگاه خاص مسجد نیز میتواند منظور ما را روشن تر نماید. «…. برای مکان میتوان شش مؤلفه اصلی را در نظر گرفت:

۱-مفهوم موقعیت نسبی(location) مکانها با سایر اشیاء و مکانها مرتبط‌ اند. موقعیت را باید بر اساس ویژگیها درونی استقرارگاه و پیوند بیرونی آن با سایر موقعیت ها توصیف کرد. مکانها برخوردار از یک گسترش فضایی و یک عنصر درونی و بیرونی اند.

۲-مکانها ترکیبی از عناصر طبیعی و فرهنگی اند. هر مکانی نظم و منظر خود را داراست که آن را از مکان دیگر متمایز می سازد. این بدان معناست که هر مکانی وجود خاص خود را داراست. مکان تنها ناظر بر جایی خاص نیست. مکان عبارتست از موقعیت به اضافه محتوایی که در آن جا گرفته است.

۳-اگرچه هر مکانی منحصر به فرد است اما توسط نظامی از تعامل‌های فضایی به یکدیگر مربوط می شوند.

۴-مکانها، استقرار می یابند(localized) و جزیی از نواحی وسیعتر هستند.

۵-مکانها در حال ظهور و شدن‌اند با تغییرات فرهنگی و تاریخی عناصر نو اضافه و عناصر قدیمی محو می شوند. مکانها واجد مؤلفه تاریخی اند.

۶-مکانها دارای معنا بوده و به وسیله عقاید انسانی تشخیص می یابند».[۱۵]

اینکه مکانها را برخوردار از یک گستره فضایی بیرونی و یک عنصر درونی بدانیم، و به ارتباط بین مکانها با هم اشاره می نمایم، به این معنی است که مسجد نیز به عنوان یک مکان لاجرم از عنصر درونی(مختص به خود) و از فضایی بیرونی برخوردار است. یعنی هم مختصات مربوط به خود را دارد و هم ارتباط با دیگر عناصر بیرونی و دیگر مکانها دارد، که خود دال بر نقش مسجد در ارتباط با دیگر مکانها از جمله مسجد است و گفته شده که مکانها ناظر بر جایی خاص نیست بلکه عبارت است از موقعیت به علاوه محتوایی که در آن جا گرفته است و میتوانیم برای مساجد نیز محتوایی را در نظر گیریم. نقش مسجد و کمک آن به تعلیم و تربیت، میتواند کمک محتوایی باشد نه صرفاً در اختیار گذاشتن جا یا فضای کالبدی برای مدارس و یا انجام بعضی فعالیت های لازم برای مدارس.

اینکه مکانها در حال ظهور و شدن اند و با تغییرات فرهنگی و تاریخی عوض می شوند و عناصر قدیمی محو می شوند به این معنی است که مساجد نیز کارکرد تاریخی دارند و یا به عبارت دیگر کارکرد آنها جنبه تاریخی به خود می گیرند. با بروز تحولات پیرامونی و با عنایت به تعامل مکانها با یکدیگر و از جمله تعامل مسجد با دیگر مکانها میتوان انتظار داشت که با بروز تحولات نو در جامعه کارکرد مساجد نیز نو شود.

ارتقای عملکرد و نقش مسجد
با ایجاد تحول در ساختار ثابت و لایتغیر کارکرد مساجد و جهت دهی آن به سمت فعالیتها و محتوایی نو ظهور و متنوع میتوان جایگاه مناسبتری را برای مساجد در نظر گرفت. تنوع فعالیتها و محتوای فعالیتهای مساجد یعنی در نظر گرفتن فعالیت های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، علمی و آموزش آن هم به صورت متحول و متنوع و متغیر. قبل از انقلاب اسلامی و پیروزی آن، مساجد با بروز تحولات و تغییرات در جامعه کارکرد متغیری پیدا می کند و این خود دلیل ارتقاء جایگاه مساجد بوده است.

بنابراین نقش مسجد به عنوان یک مکان در امر تعلیم و تربیت به ویژه تعلیم و تربیت اسلامی را میتوان از زوایای مختلف مورد توجه قرار داد و آنچه که در این بررسی مهم است توجه به ماهیت، نوع، جوهر و کارکرد مکانها به خصوص مکان مسجد است. هر نقشی را که برای مسجد در ارتباط با تعلیم و تربیت و مدارس می خواهیم متصور شویم لاجرم به ماهیت، جوهر، کارکرد محتوایی مکان مسجد مربوط است. چراکه مکانها از هم متمایز هستند و این تمایز را باید ناشی از ماهیت و جوهر و کارکرد محتوایی آن مکانها داشت.

میتوانیم اذعان داریم که مساجد به عنوان یک مکان هم به لحاظ مؤلفه های خود(به عنوان موقعیت نسبی، ترکیب عناصر طبیعی و فرهنگی، منحصر به فرد بودن، در حال ظهور و شدن بودن و معناداری ویژه تجربیات موجود در آن) و هم به لحاظ کنش و واکنشی که در آن انجام می گیرد، و هم به خاطر نقش هویت بخشی به افراد حاضر شود نه در آن مکان و همچنین ایجاد حس تعلق رفتاری، عاطفی و شناختی افراد نسبت به خود(مسجد) و هم بر اساس استقرارگاه فیزیکی و کالبدی خود، می توانند نقش های مفیدی را چه تکمیلی و چه تثبیتی در رابطه با مدارس و تعلیم و تربیت ایفاء نمایند.

جمع بندی

توجه به نقش مسجد در حوزه تعلیم و تربیت اسلامی، اجتناب ناپذیر بوده و کارکردهای آموزشی گوناگون در مساجد از ظهور اسلام تاکنون مورد توجه بوده است. هر چند نقش مسجد در پیشبرد تعالیم دینی از قبیل آموزش و قرائت قرآن، آموزش احکام و خطابه و موعظه بسیار موثر است اما نباید از نقش مسجد از نظر یک محیط و مکان مقدس و معنوی و تاثیر آن بر فرد مسلمان غافل شد.

پی نوشت ها:

۱-بقره/۲۸

۲-غنیمه،‌ تاریخ دانشگاه های بزرگ اسلامی، ص۵۲

۳-غنیمه،‌ تاریخ دانشگاه های بزرگ اسلامی،، ص۷۰

۴-شیخ کلینی، اصول کافی، ص۳۰

۵-علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۲ ص۹۹

۶-حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۴ص۱۱۸

۷-غنیمه،‌ تاریخ دانشگاه‌های بزرگ اسلامی، ص۵۲

۸-شهید مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، ج۲،‌ ص۴۳۷

۹-نوبهار، سیمای مسجد، ج۲ ص۱۰۵

۱۰-الهامی، تاریخ مراکز علمی و آموزش مسلمین، مسجد،‌ ص۶۷

۱۱-الماسی، تاریخ آموزش و پرورش اسلام و ایران، ص۲۰۰

۱۲-نوبهار، سیمای مسجد، ج۲ ص۱۰۸

۱۳-افروغ، جدایی گزینی فضایی و فقر در محله‌های جنوبی تهران، (پایان نامه) ص۵۰

۱۴-افروغ، جدایی گزینی فضایی و فقر در محله‌های جنوبی تهران، (پایان نامه)، ص ۷۳

۱۵-افروغ، جدایی گزینی فضایی و فقر در محله‌های جنوبی تهران، (پایان نامه)، ص ۷۴

منبع:الشیعه

گردآوری: کولاک
شما چه نظری دارید؟ دیدگاه خود را در سایت کولاک بنویسید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا