تاکید مکتب اسلام بر استحکام و پایداری نظام خانواده

استحکام و پایداری خانواده از نظر اسلام آن قدر مهم است که پروردگار عالم در قرآن کریم برای پیشگیری از فروپاشی کانون آن به زن و شوهر می فرماید که از بخشی ازحقوق شرعی و قانونی خود بگذرید.
به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، حجت الاسلام والمسلمین جعفر آریانی محقق پژوهشگاه علوم وحیانی معارج بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء، در مقاله ای با عنوان «پایداری خانواده بر پایه اندیشه حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی» به آموزه های قرآنی و معارف اهل بیت(ع) درباره پیوند زناشویی و زمینه ها و عوامل پایداری آن پرداخته است.
بنابر روایت مهر، وی در بخشی از مقاله خود با بیان تاکید مکتب اسلام بر استحکام و پایداری نظام خانواده، آورده است: استحکام و پایداری خانواده از نظر اسلام آن قدر مهم است که پروردگار عالم در قرآن کریم برای پیشگیری از فروپاشی کانون آن به زن و شوهر میفرماید که از بخشی ازحقوق شرعی و قانونی خود بگذرید.
وی شناخت جایگاه زن و مرد در نظام هستی، ملاکهای درست انتخاب همسر، حق اختیار و انتخاب همسر و هم کفو بودن دختر و پسر را از عوامل پایداری خانواده بیان کرده است.
در ادامه می توانید متن کامل مقاله «پایداری خانواده با تأکید بر اندیشه حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی» را مشاهده نمایید.
مکتب اسلام، ازدواج و تشکیل خانواده را بر پایه نظامی جامع در راستای کمال و تأمین اهدافی مقدس میبیند و برای استحکام و پایداری آن برنامه معرفتی، عاطفی و عملی ارائه میکند و جایگاه و وظایف اعضای خانواده را با این ویژگی تعیین مینماید. از دیدگاه قرآن خانواده، نخستین کانون رشد و آرامش بشری است(روم/۲۱؛ اعراف/۱۸۹) که مراقبت از آن مسئولیتی سنگین به شمار آمده و موجب نجات از رنج و عذاب دنیوی و اخروی خواهد گردید(تحریم/۶). (جوادی آملی، ۱۳۹۱: ۲۳۳).
قرآن کریم عقد ازدواج را پیمانی بسیار محکم و پایدار میداند: وَ کَیفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضی بَعْضُکُمْ إِلی بَعْضٍ وَ أَخَذْنَ مِنْکُمْ میثاقاً غَلیظاً (نساء/۲۱). خود واژه میثاق به معنای پیمان محکم است و صفت غلظت درجه استحکام آن را بیشتر میکند. (جوادی آملی، ۱۸:۱۳۸۸/۱۹۵-۲۰۰). ظاهراً تنها آیهای که در قرآن کریم از پیمان میان افراد(زن و شوهر) سخن رفته، همین آیه است. از این رو، برخی از فقیهان(کرکی،۱۲:۱۴۱۴/۸-۱۱) درباره عقد نکاح، شبهه عبادی بودن آنرا مطرح کرده و گفتهاند که عقد نکاح، مانند عقد بیع و اجاره یک معامله محض نیست؛ بلکه پیوند و پیمان دو روح با یکدیگر است و به همین جهت قداست پیدا کرده است. پیامبر اعظم(ص) فرمود: مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ أَحْرَزَ نِصْفَ دِینِهِ؛ هرکس ازدواج کند، نصف دینش را به دست آورده است(طوسی، ۵۱۸:۱۴۱۴). این روایت جهت ملکوتی بودن ازدواج را گوشزد میکند؛ یعنی در امر ازدواج، هویت مرد برای زن و هویت زن برای مرد، هویتی دینی است نه غریزی و آمیزش حیوانی. (جوادی آملی، ۱۳۸۶ :۲/۴۲۸).
از نگاه اسلام حس همسرخواهی و غریزه جنسی به منزله مزد تحمل زحمتها و مشکلات تشکیل و اداره خانواده در نهاد انسان قرار داده شده است؛ نه هدف و غایت آن. تأمین هزینه زندگی و تربیت فرزندان کاری بسیار دشوار است و انسان به آسانی زیر بار آن نمیرود و از اینرو، خدای سبحان او را به گونهای آفریده که از سویی از تنهایی رنج ببرد و از سویی دیگر باید به غریزه جنسی پاسخ دهد و از نکاح لذت ببرد تا زمینه تشکیل خانواده و بقای نسل فراهم شود. چنانکه در انگیزه غذا خوردن نیز هدف از تغذیه حفظ جان انسان است نه پرخوری. به دست آوردن غذای حلال زحمت دارد و از اینرو، خدای سبحان برای تحمل آن؛ هم رنج گرسنگی را در دستگاه گوارش انسان قرارداد و هم لذت غذا خوردن را در فضای کامش گذارد تا غذا را تهیه و تناول کند و جان او حفظ شود. (جوادی آملی،۱۳۹۰: تفسیر سوره نور، جلسه بیستم).
ناگفته نماند که در آموزه های دینی؛ آرامش روحی و روانی(روم/۲۱)، برآوردن نیازهای مادی و معنوی(متقی هندی، ۱۴۰۹: ۱۶/۲۷۶؛ مجلسی،۱۴۰۴: ۶۶/۲۳۷)، بقای نسل و تربیت فرزندان صالح(بقره/۲۲۳؛ بقره/۱۱۰؛ مزمل/۲۰)، همپوشانی و رازداری(بقره/۱۸۷؛ اعراف/۲۶)؛ (جوادی آملی،۱۳۸۷: ۹/۴۵۹) و حفظ دین، به عنوان هدف و آثار ازدواج و تشکیل خانواده بیان شده است(راوندی، ۱۳۷۷: ۱۲؛ صدوق، ۱۴۰۴: ۳/۳۸۳/۴۳۴۳؛ شعیری، ۱۰۱:۱۳۶۳؛ مجلسی، ۱۰۰:۱۴۰۴/۲۲۰).(جوادی آملی، ۳۳۹:۱۳۸۹).
مقاله پیش رو که تحت عنوان «پایداری خانواده با تأکید بر اندیشه حضرت آیهالله العظمی علامه جوادی آملی» فراهم آمده، سرشار از آموزههای قرآنی و معارف اهل بیت(ع) درباره پیوند زناشویی و زمینهها و عوامل پایداری آن است و امید میرود که مطالعه و به کارگیری مطالب آن، جامعه امروز و آینده ما را به سوی بهرهمندی از خانوادههای پایدار و متعالی رهنمون سازد؛ به گونهای که در آن شاهد تعالی، رشد و بالندگی روزافزون باشیم، نه گسست و فروپاشی اسفبار زندگیها.
زمینه ها و عوامل پایداری خانواده
استحکام و پایداری خانواده از نظر اسلام آنقدر مهم است که پروردگار عالم در قرآن کریم برای پیشگیری از فروپاشی کانون آن به زن و شوهر می فرماید که از بخشی ازحقوق شرعی و قانونی خود بگذرید: ) وَإِنِ امْرَأَهٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً فَلاجُناحَ عَلَیهِما أَن ْیصْلِحا بَینَهُما صُلْحاً وَ الصُّلْحُ خَیرٌ(و اگر زنی از ناسازگاری یا رویگردانی شوهرش بیم داشته باشد، بر آن دو ناروا نیست که [با گذشت از بخشی از حقوقشان] میان خودشان صلح و سازش برقرار کنند و سازش بهتر [از جدایی] است(نساء/۱۲۸).(جوادی آملی، ۱۳۸۹: ۲۱/۶۰).
اگر انسان مطابق فطرتش رفتار کند، از نظام خانوادگی استواری برخوردار خواهد شد؛ اما آلودگی به گناهان سبب میشود که ندای فطرت نتواند او را به حق راهنمایی کند. بهترین راه برای پایداری خانواده، بازگشت به دستورات الاهی است؛ زیرا خدای حکیم و مهربان انسان را از ظلمتها و گمراهیها به نور فطرت باز میگرداند) :اللهُ وَلِی الَّذینَ آمَنُوا یخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ ((بقره/۲۵۷). انسان با اعمال عبادی و ارتباط با خدا، یاد او را در دل زنده و فطرت خویش را بیدار میکند و با انجام فرامین الاهی زندگیاش را پاک و طیب میسازد: )یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یحْییکُمْ((انفال/۲۴).(جوادی آملی، ۱۴۹:۱۳۷۸). با توجه به این مقدمه کوتاه، زمینه ها و عواملی که پیش از ازدواج و پس از آن در پایداری و تعالی خانواده مؤثرند، در حد گنجایش مقاله در دو فصل بیان می شود.
فصل نخست: زمینه های پایداری خانواده
پایداری و تعالی خانواده با زمینه های معرفتی و عاطفی تحقق مییابد که لازم است پیش از ازدواج به آنها توجه جدی شود. عمدهترین آنها با تکیه بر آیات و روایات در ذیل می آید:
۱ ـ شناخت جایگاه زن و مرد در نظام هستی
زن و مرد به میزان شناخت جایگاه خودشان در نظام هستی، با یکدیگر ارتباط و تعامل شایستهای برقرار میکنند. از نگاه آفریدگار، مردان امتیازی بر زنان ندارند؛ بلکه آنچه موجب گرامیشدن انسان نزد خدا می شود، تقوای اوست؛ خواه زن باشد و خواه مرد: إِنّ َأ َکْرَمَکُمْ عِنْدَااللهِ أَتْقاکُمْ(حجرات/۱۳). پاداش زن و مرد نزد خدای سبحان بدون تفاوت محفوظ است: أَنی ِلَاأُضِیعُ عَمَل عَمِلٍ مِّنکُم مِّن ذَکَر ٍأَوْ أُنثی (آل عمران/۱۹۱-۱۹۵). خدای سبحان در بهرهوری از نعمتهای الاهی میان زن و مرد فرقی بیان نکرده است: )مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍأَوْأُنثی وَهُوَمُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیوهً طَیبَهً((نحل/۹۷).
در تفکر مغرب زمین به انسان به دیده مادی مینگرند و زن و مرد را دو نوع از حقیقت انسان میدانند؛ ولی بر پایه تعالیم اسلام حقیقت انسان غیر مادی است و زن و مرد دو صنف از انسان هستند که از نظر ویژگیهای جسمانی و روانی با یکدیگر تفاوت دارند، نه از لحاظ حقیقی و ماهوی و از اینرو، در اسلام برای هر یک حقوق متناسب و سزاواری قرار داده شده است و تفاوت در حقوق، سبب فضیلت و برتری هیچیک از این دو صنف بر دیگری نیست؛ بلکه مشابه بودن زن و مرد در حقوق، ظلم آشکار و بر خلاف عدالت است.
آری، مسئولیتهایی؛ مانند نبوت و رسالت که از کارهای اجرایی به حساب میآیند، به مردان سپرده شده است؛ ولی پشتوانه رسالت و نبوت، ولایت است و در ولی الله شدن، مردان بر زنان امتیازی ندارند، چنانکه حضرت زهرای مرضیه(ص) از بسیاری از انبیا برتر است. نیز أمر قضاوت و مرجعیت که از امور اجرایی است و مستلزم ارتباط مستمر با مردم است، به مردان واگذار شده است؛ اما در اصل فقیه شدن و اجتهاد، مرد بر زن برتری ندارد. (جوادی آملی، ۱۱:۱۳۸۵/۲۶۷-۲۷۴).
شناخت و درک این مسئله(تساوی مردان و زنان در فضیلت انسانی) سبب میشود که زن و شوهر به حقوق متفاوت یکدیگر احترام بگزارند و از تواناییهای هم نهایت استفاده را ببرند و از رشد و بالندگی زندگی و استحکام خانواده بهرهمند شوند.
۲ ـ انتخاب ملاکدار
پیش از ازدواج لازم است ملاکهای درست انتخاب همسر و همراه مناسب شناسایی شود و پس از آن، راه و روش اعتدالی و صحیح را بدون گرفتاری به افراط و تفریط و وسواس در پیش گیرد و همسر خود را انتخاب کند. دین اسلام در این باره، معیارهای همه جانبهای را برای گزینش همسر ارائه نموده است؛ از جمله: ایمان، تقوا و پرهیزکاری(بقره/۲۲۱-۲۲۳)، اصالت و نجابت (اعراف/۵۸). رسول خدا(ص) مردم را از ازدواج با «خضراءالدمن» بر حذر داشت. از آن حضرت پرسیده شد: منظور از «خضراءالدمن» چیست؟ فرمود: الْمَرْأَهُ الْحَسْنَاءُ فِی مَنْبِتِ السَّوْءِ؛ [۱] زن زیبا در رویشگاه بد(کلینی،۱۴۰۷: ۵ /۳۳۲). (جوادی آملی، ۲۳۶:۱۳۸۷).
۳ ـ ازدواج اختیاری
پایداری پیوند ازدواج به اختیاری بودن آن وابسته است. در قرآن کریم میفرماید: )هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَ((بقره/۱۸۷). خدای سبحان همانگونه که زن را لباس مرد نامید، مرد را نیز لباس و پوشش زن دانست و با این بیان افزون بر آنکه مساوات زن و مرد در بهرهمندی از مزایای زندگی مشترک را تأیید کرد، حق اختیار و انتخاب را نیز برای هر دو قائل شد؛ چراکه زمانی پوشش دو سویه شکل میگیرد که زن و مرد از روی اختیار و با توجه به علایق و رغبتهای خویش دست به انتخاب همسر زده باشند و از پذیرش همسری تحمیلی پرهیز کنند؛ چراکه ازدواجهای تحمیلی یا شبهتحمیلی هم برای خود زوجین مشکلآفرین است و هم آرامش خانوادههای آنها را سلب خواهد کرد. (جوادی آملی، ۹:۱۳۸۷/۴۵۹- ۴۶۲).
پیش از اختیار همسر لازم است درباره او شناختی کافی به دست آید که بخش قابل توجه آن با گفتوگوی مستقیم و حضوری، با هماهنگی خانوادههای دختر و پسر حاصل میشود. در قرآن کریم در باره خواستگاری به) خِطْبَهِ النِّساءِ((بقره/۲۳۵) تعبیر کرده است. کلمه خِطْبَه به معنای گفتوگوی حضوری است(جوادی آملی، ۱۳۸۵: ۱۱/۴۱۴). پرسشهای جلسه گفتوگو میتواند بر پایه این محورها باشد: أ. اعتقادی و اخلاقی؛ ب. ثبات فکری، احساسی، انعطافپذیری، صفات شخصی و روانی؛ ج. تقسیم وظایف و نقش زن و مرد؛ د. اقتصاد خانواده و میزان استقلال یا وابستگی؛ ه. مسئولیتپذیری و انجام وظایف؛ و. دوستان و خانواده؛ ز. برنامه تفریح و سرگرمی و ارتباطات درون خانواده.
۴ ـ کفو و همتایی
کفو بودن دختر و پسر که به معنای همسانی و همسویی است، از نظر اسلام در پایداری خانواده اهمیت بسیاری دارد. قرآن کریم درباره لزوم رعایت این معیار مهم میفرماید: )الْخَبیثاتُ لِلْخَبیثینَ وَالْخَبیثُونَ لِلْخَبیثاتِ وَالطَّیباتُ لِلطَّیبینَ وَالطَّیبُونَ لِلطَّیبات(زنان ناپاک از آنِ مردان ناپاکند و مردان ناپاک نیز به زنان ناپاک تعلق دارند و زنان پاک از آنِ مردان پاک و مردان پاک از آنِ زنان پاکند(نور/۲۶).
اسلام بیشتر بر محور همشأن بودن در ایمان، اخلاق و ارزشهای معنوی تکیه میکند و همشأنی در امور دیگر؛ مانند زیبایی، علم، ثروت، موقعیتهای اجتماعی و خانوادگی را به عنوان معیار اصلی به شمار نمیآورد؛ بلکه آنها را نسبی می داند. خدای سبحان می فرماید: وَ مَنْ لَمْ یسْتَطِعْ مِنْکُمْ طَوْلاً أَنْ ینْکِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَکَتْ أَیمانُکُمْ مِنْ فَتَیاتِکُمُ الْمُؤْمِناتِ وَ اللهُ أَعْلَمُ بِإیمانِکُم((نساء/۲۵). آیه شریفه ایمان را معیار اصلی همتایی بیان کرده است که راه ثابت شدن آن چگونگی روش ظاهر شخص است و لازم نیست که به اسرار و درون یکدیگر آگاه شوند؛ زیرا فقط خداوند از باطنها با خبر است. جمله) وَ اللهُ أَعْلَمُ بِإیمانِکُمْ(هشدار و تاکید میکند که ایمان را کمارزش نشمارید. (جوادی آملی، ۱۸:۱۳۸۸/۳۶۹).
فصل دوم: عوامل پایداری خانواده
۱ ـ وظیفه شناسی اعضای خانواده
پس از پیوند زناشویی، اجتماع کوچکی تحت عنوان خانواده شکل میگیرد که دستکم مرکب از زن، شوهر و فرزند است. شناخت و آگاهی هر یک از اعضای آن نسبت به وظیفه و نقشی که در شاکله و شالوده زندگی مشترک دارند، از عوامل مهم پایداری خانواده است.
ألف. نقش زن در نظام خانواده
بر پایه نظام اجتماعی اسلام، مبنای جامعه، خانواده و محور خانواده، زن است. خانواده مرهون تجلی روح مادر است؛ چون اساس خانواده بر پیوند و مودت است و این وظیفه به زن سپرده شده است. با وجود اینکه مرد عهدهدار امور اجرایی و اداری خانواده است و خانواده نیز، به دلیل زندگی مادی، ناگزیر از امور مالی و اداری است؛ اما این نهاد کوچک اجتماعی بیمودت و محبت، حتی در بهترین وضعیت اجرایی، سامان نمییابد؛ چراکه فاقد محور اصلی و هسته مرکزی است.
رَحِم که بخشی از وجود زن است، نقطه مشترک خانواده در پیوند عاطفی است. کسانی که از یک رحم متولد شدهاند، وابستگی شدیدتری به یکدیگر دارند و بر همین اساس است که به صله رحم فراوان امر شده و بر پایه آن، حقوقی برای ارحام شکل گرفته است؛ به گونهای که امام سجاد A میفرماید: حقوق رحم تو بسیار و به اندازه پیوند در قرابت است، پس واجب ترین آنها بر تو ابتدا حق مادرت سپس حق پدرت سپس حق فرزندانت سپس حق برادرت سپس به ترتیب نزدیکترین آنهاست(حرانی، ۱۴۰۴: ۲۵۵).
نقش رحم در پیوند انسان، فقط در نسب خلاصه نمیشود؛ بلکه در روابط سببی(ازدواج) نیز، فرزندی که از یک زن متولد میشود، خانواده را به مراتب بیش از علقه ازدواج به هم پیوند میدهد. فرزند یک زن، نقطه مشترکی است برای دو خانواده که قابل فسخ و طلاق نیست. رضاع(شیردادن) زن نیز یکی دیگر از محورهای علقه و محرمیت میان انسانهاست. دو کودک که از دو پدر و مادر متولد شدهاند؛ اگر از یک زن دیگر شیر بنوشند، علقه برادری و خواهری میانشان بسته میشود و محرمیت را به دنبال میآورد. رضاع هم از قابلیتها و ویژگیهای زن است؛ زیرا در این روابط، محور زن است که به شیوههای مختلف یک خانواده را دور خود جمع میکند و جامعه نیز به وسیله خانوادهها شکل میگیرد. (جوادی آملی، ۱۳۸۹: ۳۸).
بنابراین، خانه قلمرو حکومت زن است. این زن است که با تدبیر و عاطفه، مودت و رحمت را در خانه نهادینه میکند و همه اهل خانه را به گرد خود میآورد. به همین خاطر اگر مرد خانه بمیرد، مادر کانون خانواده و بچه ها را به خوبی نگه میدارد؛ اما معمولا مردان پس از مرگ همسرشان نمی توانند خلأ نبود زن خانه را پر کنند و از این رو، به ازدواج مجدد نیازمند می شوند تا زن دیگری این نقش را ایفا کند. بنابراین، برای زن در خانواده می توان دو نقش اساسی را یاد کرد:
یک. رسالت همسری
اسلام بزرگترین وظیفه زن را همسرداری نیکو میداند و از آن به عنوان جهاد یاد میکند: جِهَادُ الْمَرْأَهِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ؛ جهاد زن نیکو شوهرداری است(کلینی، ۵:۱۴۰۷/۹؛ صدوق، ۱۴۰۴: ۳/۴۳۹). پیامبر اکرم(ص) در حدیثی فرمود: زن حق خدای سبحان را ادا نمیکند، مگر زمانی که حق همسرش را ادا نماید(نوری، ۱۴۰۸: ۱۴/۲۵۷).
امر به شوهرداری زن به علت مصالحی بوده است که اثر مثبت آن در بقای خانواده و کارهای اجتماعی مرد ظاهر میشود. مردی که با فعالیتهای اجتماعی در کارخانهها، ادارهها، محیطهای کشاورزی، مذهبی و فرهنگی، درصدد است تا نیازهای خانواده و اجتماع را پاسخ گوید، افزون بر داشتن نیروی پیکری و اندیشهای بلند، نیازمند آرامش روحی، تشویق و محبت لازم است. محلی که این نیازمندیها را برطرف میسازد، کانون گرم خانواده و قرار گرفتن در کنار همسری مهربان، صمیمی و صالح است. رسول خدا(ص) در حدیثی ارزشمند میفرماید: هیچ مرد مسلمانی پس از اسلام فایدهای نبرده است که برتر از زن مسلمانی باشد که چون به او بنگرد، شاد شود و چون او را دستوری دهد، فرمان برد و چون در کنار او نباشد، خودش و مال شوهرش را حفظ کند(کلینی،۱۴۰۷: ۵/۳۲۷). امام صادق ۷ به نقل از رسول خدا ۹ میفرماید: از خوشبختی مرد، داشتن همسری صالح و شایسته است(همان).(جوادی آملی، ۱۸:۱۳۸۸/۵۵۵-۵۵۷).
دو. رسالت مادری
یکی دیگر از بهترین جلوههای زن در خانواده نقش مادری اوست که نتیجهاش تربیت فرزندان شایسته است و هیچ کاری همتای آن نیست و از اینرو، مورد تمجید قرآن کریم قرار گرفته است:) وَ وَصَّینَا الْانسَانَ بِوَالِدَیهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلی وَهْنٍ وَ فِصَالُهُ فی عَامَینِْ أَنِ اشْکُرْ لی وَ لِوَالِدَیکَ إِلیَّ الْمَصِیرُ((لقمان/۱۴). در این آیه پس از گرامیداشت مقام پدر و مادر، جداگانه از رنج مادر یاد میکند؛ ولی از پدر و وظایف او مانند تأمین هزینههای زندگی خانواده سخنی نیست.
حضرت موسی(ع) برادرش هارون را با تعبیر: )یا بْنَ أُمَّ(ای پسر مادرم! (طه/۹۴) خطاب میکند و از عناوین دیگری مثل برادر یاد نمیکند و شاید نکتهاش در این باشد که غضب و خشم موسای کلیم(ع) مظهر غضب خدای سبحان بود و این غضب الاهی را رحمت ویژه الاهی فرو مینشاند و در نتیجه یاد مادری که رحمت ویژه الاهی است، میتواند غضب موسی(ع) را فرو نشاند. (جوادی آملی، ۱۸:۱۳۸۸/۵۷۴ و ۷:۱۳۸۵/۱۶۸). در روایات نیز اهتمام ویژهای به سهم مادر و تمجید از مقام او شده است تا آنجا که رسول خدا(ص) بهشت را زیر پای مادران می داند: الْجَنَّهُ تَحْتَ أَقْدَامِ الْأُمَّهَاتِ(طبرسی، ۸:۱۳۷۲/۴۳۱).
ب. نقش مرد در نظام خانواده
ایفای نقش زن به تنهایی نمیتواند سعادت خانواده را به همراه داشته باشد؛ چراکه بخشی از بسترسازی جهت ایجاد خانواده اسلامی منوط به انجام وظایفی از طرف مرد خانه است.
یک. مدیریت خانواده
در امور اجرایی باید یک مدیر معینی انتخاب شود؛ زیرا با فکرها و نظرهای گوناگون کارها سامان نمیپذیرد. پیامبر اعظم(ص) میفرماید: هرگاه سه نفر با هم مسافرت کردید، یک نفر را از میان خود به امیری و ریاست برگزینید(فیض کاشانی، ۴:۱۳۸۳/۵۸). اسلام با در نظر گرفتن وضعیت جسمانی زن و مرد و تفاوتهای میان آن دو، کارها را تقسیم کرده و مدیریت خانواده را به مرد سپرده است.
قرآن کریم در دو آیه: لِلرِّجالِ عَلَیهِنَّ دَرَجَهٌ(بقره/۲۲۸) و الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّساءِ(نساء/۳۴)، اصالت مدیریت را بر عهده مرد میداند. در آیه دوم واژه قوّام گویای اهمیت موضوع قیومیت شوهر بر همسر است؛ زیرا هرگاه کار غیر مهم باشد، میگویند: «به آن قیام کنید» و اگر مهم و حساس باشد، دستور میدهند: «به آن قوّام باشید».(جوادی آملی، ۲۱:۱۳۸۹/۳۸۸).
با توجه به سیاق دو آیه که به جای الفاظی؛ مانند بعول(شوهران) یا ازواج(همسران) از لفظ رجال(مردان) استفاده شده، روشن میشود که شوهر بودن به تنهایی شرط کافی برای مدیریت خانواده نیست؛ بلکه شوهر باید دارای مردانگی و توانایی دفاع از کیان خانواده و تکیهگاه مطمئن برای زن باشد تا مدیریت خانواده به دست او داده شود. اگر مردی این صلابت و توانایی را نداشت یا به وظیفهاش عمل نکرد، او دیگر قیم بر خانواده نخواهد بود و اگر هوش و ادراک و قدرت تدبیر زنی بیش از شوهرش بود و امور خانه با ثروت یا درآمد او اداره شد، دلیلی ندارد که مرد فرمانروای خانواده باشد. (همو، ۱۳۸۵: ۱۱/۲۶۴).
مرد رئیس خانواده، زن رئیس خانه
باید توجه داشت که سرپرستی و ریاست مرد در خانواده هیچگاه نباید به معنای استبداد و زورگویی او منجر شود؛ چراکه سرپرستی مرد به منظور حمایت از سازمان خانواده و حفظ نظم و انضباط منزل است و این به معنای نادیده گرفتن مقام زن در خانواده و جامعه انسانی و ضایع کردن حقوق او نیست. (مطهری، مرتضی(بیتا) :۳۲۲). از اینرو، اسلام ریاست داخلی خانه و خانهداری را به عهده زن گذاشته است، چنانکه در این زمینه پیامبر اعظم فرمود: هر فردی از افراد بنی آدم رئیس است، مرد در امر خانواده و زن در امور خانه و خانه داری ریاست دارد(متقی هندی، ۶:۱۴۰۹/۲۲). بر همین پایه است که فاطمه زهرا علیهاالسلام از واگذاری کارهای داخل خانه توسط پیامبر(ص) به ایشان و کارهای بیرون منزل به علی به اندازهای مسرور شد که فرمود: کسی جز خدا نمیداند که چقدر خوشنود شدم از اینکه پیامبر(ص) مسئولیت مردان را بر دوش من ننهاد(مجلسی، ۴۳:۱۴۰۴/۸۱).(جوادی آملی، ۱۸:۱۳۸۸/۵۵۲).
دو. صیانت خانواده
یکی از مهمترین مسئولیتهای مردان مراقبت ویژه از خانواده خویش است تا نافرمانی حق تعالی را نکنند و به عذاب الاهی گرفتار نشوند. خدای سبحان میفرماید: یأَیهُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ قُواْ أَنفُسَکمُْ وَ أَهْلِیکمُْ نَارًا(تحریم/۶). بیگمان اگر مردی خود متخلق به آداب اسلامی و آراسته به تقوا نباشد، نمیتواند در این زمینه مراقب خوبی باشد و شاید به همین دلیل است که نخست میفرماید: قُواْ أَنفُسَکمُْ و سپس میفرماید: وَ أَهْلِیکمُ. همین مطلب در آیه دیگر نیز صادق است که میفرماید: )وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاهِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیها(و خاندان خویش را به نماز فرمان ده و بر آن شکیبا باش(طه/۱۳۲). قرآن کریم از این سنت حسنه در میان انبیای الاهی: یاد میکند و درباره حضرت اسماعیل میفرماید: خاندان خود را پیوسته به نماز و زکات فرمان میداد و نزد پروردگارش پسندیده بود(مریم/۵۵). این سیره حضرت اسماعیل(ع) در زندگی او را مورد رضایت و پسند خدای سبحان قرار داد. (جوادی آملی، ۳:۱۳۸۷/۴۵۵ و ۵۰۹ و ۸:۱۳۸۶/۳۶۸).
سه. تأمین معیشت خانواده
اسلام برای خانواده و بستگان از نظر مالی، حقوقی قرارداده که باید ادا شود؛ برای نمونه: تأمین نفقه پدر، مادر، فرزندان و همسر را به قدر کفایت اعم از خوراک، پوشاک و مسکن با شرایطی واجب دانسته و بر توسعه برای خانواده سفارش کرده است. از منظر شماری از روایات تأمین نفقه خانواده به عنوان نخستین چیز در ترازوی اعمال بنده(متقی هندی، ۱۶:۱۴۰۹/۲۷۶)، فضیلتی همانند جهاد(نوری، ۱۴۰۸: ۱۳/ ۵۵)، صدقه(کلینی، ۵:۱۴۰۷/۹۳)، برخورداری از عزت و جوانمردی(صدوق، ۱۴۰۴: ۳/۱۶۶ و ۱۹۲)، مایه بهترین شدن(همان: ۵۵۵)، کفاره گناهان و حجاب در برابر آتش جهنم(شعیری، ۱۳۶۳: ۹۱ و ۱۰۳)، معرفی شده است. (جوادی آملی، ۱۳۹۱: ۲۳۵- ۲۳۹ و ۱۱:۱۳۸۵/۳۶۶-۳۷۹).
ج. نقش مشترک زن و شوهر در نظام خانواده
زن و شوهر افزون بر ایفای وظایف اختصاصی در نظام خانواده، نقشآفرینی مشترکی را نیز برعهده دارند که آموزه های وحیانی در این زمینه، زیباترین نگاهها را به انسان مؤمن در اصلاح و بهپروری جامعه انسانی می دهد.
یک. فرزندآوری
خدای سبحان فرزنددار شدن را عمل صالحی میداند که والدین برای آخرت خود از پیش میفرستند: )نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّی شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ((بقره/۲۲۳). در سخنان و سیره بزرگان دین، نگرش مثبتی به فرزند وجود دارد و در روایات، از فرزند با تعابیری چون: میوه دل و نور دیده(طبرسی، ۱۳۷۲: ۲/۷۱۱)، مایه سعادت(کلینی، ۶:۱۴۰۷/۴)، برکت(متقی هندی، ۱۴۰۹: ۱۶/۲۷۴)،، حامی هنگام پیری(حر آملی، ۱۴۰۹ :۲۱/۳۶۰)، صدقه جاری و ماندگار(شعیری، ۱۳۶۳: ۱۰۵) و… یاد شده است. اهمیت فرزندآوری در منابع دینی تا جایی است که ازدواج با زن نازیبا؛ ولی بارور بر ازدواج با زن زیبای نازا ترجیح دارد(کلینی، ۱۴۰۷: ۵/۳۳۳). (جوادی آملی، ۱۳۸۷: ۹/۴۵۹).
دو. تعلیم و تربیت فرزندان
والدین باید بدانند که زحمات آنها برای تربیت و بزرگ کردن فرزندان، دارای پاداش اخروی است و از اینرو، فرزندان را باید با ارزشها و الگوهای الاهی تربیت کنند. از سنتهای پسندیده حضرت ابراهیم خلیل(ع) این است که به فکر پرورش نسل شایسته بود و نه فقط صاحب فرزند شدن: )وَ اجْنُبْنی وَ بَنیَّ أَن نَّعْبُدَ الْأَصْنَامَ( ) رَّبَّنَا إِنیِ أَسْکَنتُ مِن ذُرِّیتی بِوَادٍ غَیرِْ ذِی زَرْعٍ عِندَ بَیتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیقِیمُواْ الصَّلَوهَ؛ بِّ اجْعَلْنی مُقیمَ الصَّلاهِ وَ مِنْ ذُرِّیتی رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ((ابراهیم/۳۵-۴۰).
دو مسئله مهم در دعای حضرت ابراهیم(ع) در حق فرزندانش بیان شده است؛ یکی اینکه از شرک و بتپرستی به دور باشند و دیگر اینکه از برپادارندگان نماز قرار بگیرند. حضرت زکریا ۷ نیز از خدای سبحان فرزند پاک درخواست میکند: رَبِّ هَبْ لی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیهً طَیبَهً إِنَّکَ سَمیعُ الدُّعاءِ((آلعمران/۳۸). بندگان صالح خدا هم به پیروی از پیامبران از خدای سبحان فرزند صالح و مایه چشم روشنی درخواست میکنند: وَ الَّذینَ یقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیاتِنا قُرَّهَ أَعْینٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِماماً((فرقان/۷۴). (جوادی آملی، ۱۳۸۳: ۶/۴۶۹ و ۱۳۸۶: ۷/۶۵).
در روایات اهل بیت(ع) برای فرزند، حقوقی را بر عهده والدین گذاشته است. رسول گرامی (ص) فرمود: حق فرزند بر پدر این است که مادرش را گرامی بدارد و نام نیکو بر وی نهد و اگر پسر باشد، قرآن به وی بیاموزد و او را پاک(ختنه) کند و اگر دختر باشد، سوره نور را به وی آموزش دهد و در ازدواج او شتاب کند(کلینی، ۱۴۰۷: ۶/۴۹). امام سجاد (ع) میفرماید: حق فرزندت این است که بدانی از توست و در این دنیا خوب و بدش به تو وابسته است(صدوق، ۱۴۰۴: ۲/۶۲۲). (جوادی آملی، ۱۳۹۱: ۲۴۲).
سه. گرامیداشت و مهرورزی با فرزندان
رفتار کریمانه و بزرگواری با فرزندان از عوامل مهم سلامت رفتاری است. رسول خدا(ص) فرمود: فرزندان خود را گرامی بدارید و آنان را خوب تربیت کنید که موجب مغفرت شماست(طبرسی، ۱۴۱۲: ۲۲۲).
فرزندان از نظر عاطفی همواره به مهر و محبت والدین نیازمندند. رسول خدا (ص) فرمود: هرکس فرزندش را ببوسد، خدا برایش نیکی مینویسد(کلینی، ۱۴۰۷: ۶/۴۹). نیز فرمود: فرزندانتان را بسیار ببوسید(نیشابوری: ۳۶۹). عبدالله بن مسعود گوید: نزد پیامبر B بودم، وقتی حسین بن علی c وارد شد، پیامبر (ص) وی را گرفت و بوسید و دهانش را بر دهان وی نهاد و فرمود: خدایا! من او را دوست میدارم، پس تو نیز دوست بدار او را و هر که وی را دوست میدارد(خزاز قمی، ۱۴۰۱: ۸۱). (جوادی آملی، ۱۳۹۱: ۷۳، ۷۷، ۲۴۶ و ۲۵۰).
چهار. رعایت مساوات میان فرزندان
فرزندان انتظار دارند که پدر و مادر در زندگی با ایشان به عدالت رفتار کنند و از هرگونه تبعیض درباره آنان دوری کنند تا از آثار مخرب آن؛ مانند بدبینی، کینه و عقده نسبت به والدین در امان باشند. رسول خدا(ص) فرمود: عدالت را در میان فرزندان خود مراعات کنید، همانگونه که دوست دارید در نیکی و لطف به شما به عدالت رفتار کنند(طبرسی، ۱۴۱۲: ۲۲۰). نیز آن حضرت فرمود: بین فرزندانتان در هدایا به مساوات عمل کنید(طوسی، ۱۴۰۷: ۳/۵۶۴). آن حضرت به مردی نگریست که دو فرزند داشت و فقط یکی از آن دو را بوسید. فرمود: چرا مساوات را میان آن دو رعایت نکردی؟ (کوفی، بیتا: ۵۵).
د. وظایف فرزند در نظام خانواده
یک. احسان به والدین
خدای سبحان پس از عبادت خویش، نیکی به والدین را به بندگان حکم کرده است:)وَ قَضی رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیاهُ وَ بِالْوالِدَینِ إِحْساناً((إسراء/۲۳). در قرآن کریم یکی از ویژگیهای برجسته پیامبران نیکی به پدر و مادر بیان شده است، چنان که درباره حضرت یحیی(ع) می فرماید: وَ بَرًّا بِوالِدَیهِ((مریم/۱۴). خدای سبحان حتی از کمترین برخورد ناخوشایند فرزند با پدر و مادر نهی میفرماید: )لا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَریما؛ به آنان کلمهای ناخوشایند مگو و به آنان پرخاشگری مکن و با ادب و احترام با آنان سخن بگو(إسراء/۲۳). (جوادی آملی، ۱۳۸۵: ۷/۳۳۳ و ۱۳۸۷: ۱۴/۶۰۱).
احسان به پدر و مادر از دستورات بینالمللی اسلام به شمار میآید و در آن مسلمان بودن شرط نیست؛ یعنی اگر پدر و مادر غیر مسلمان هم باشند، احترام آنها و تأمین نیازهایشان بر فرزند واجب است: وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً (و در دنیا با آنان به نیکی معاشرت و همراهی کن(لقمان/۱۵). )وَ اخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ وَ قُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیانی صَغِیرًا(و از سر مهربانی بال فروتنی را برای آن دو بگستر و بگو: پروردگارا! بر آنان رحمت آور، چنانکه مرا در کودکی پروردند(اسرا/۲۴).
امام باقر(ع) فرمود: خدا در سه چیز برای هیچکس رخصتی قرار نداده است:[یکی از آنها] نیکی به والدین است؛ نیکوکار باشند یا بدکار (کلینی، ۱۴۰۷: ۲/۱۶۲). نیکی به والدین به دنیا منحصر نیست؛ بلکه شامل عالم برزخ نیز میشود. رسول خدا ۹ میفرماید: سرور نیکوکاران در قیامت مردی است که به والدین خود پس از مرگشان نیکی کند(مجلسی، ۱۴۰۴: ۷۱/۸۶). (جوادی آملی، ۱۳۸۲: ۵/۳۵۳).
دو. اطاعت از والدین
گستره حقوق پدر و مادر بر فرزندان قابل مقایسه با حقوق فرزندان بر پدر و مادر نیست؛ زیرا وقتی بحث از حقوق پدر و مادر میآید، بزرگان دین در احادیث نورانی چنین میفرمایند: [فرزند] در همه چیز جز در معصیت خدای سبحان، از پدر و مادر اطاعت کند(سید رضی، ۱۴۱۴: ۵۴۶). در اهمیت فرمانبری از والدین همین بس که رسول خدا(ص) فرمود: رضایت پروردگار در رضایت والدین و خشم پروردگار نیز در خشم والدین است(نوری، ۱۴۰۸: ۱۵/۱۷۴).
سه. کمک به والدین در تأمین نیازها
یکی از جلوههای خدمت به پدر و مادر کمک مالی به آنهاست. قرآن کریم در مسئله انفاق، حق پدر و مادر را از حقوق دیگران بالاتر میداند و میفرماید: )قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیرٍ فَلِلْوالِدَینِ وَ الْأَقْرَبینَ وَ الْیتامی وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ(بگو : هر مالی انفاق کنید، برای پدر و مادر و خویشاوندان نزدیکتر و یتیمان و بینوایان و در راه مانده است(بقره/۲۱۵).(جوادی آملی، ۱۰:۱۳۸۷/۵۱۷).
۲ ـ عفت و پاکدامنی
عامل مهم دیگری که موجب پایداری خانواده میشود، عفت و پاکدامنی است. عفت به معنای حفظ نفس از تمایلات و شهوات نفسانی است(مصطفوی، ۸:۱۳۸۵/۱۸۰). امام علی(ع) میفرماید: عفت، پایداری در برابر شهوت است(تمیمی آمدی، ۱۳۶۶: ۲۸۴). در روایات از حفظ عفت به عنوان یکی از بهترین عبادتها یاد شده است. امام باقر(ع) میفرماید: هیچ عبادتی در پیشگاه خداوند برتر از پاکی شکم و عفت در امور جنسی نیست(کلینی، ۱۴۰۷: ۲/۸۰). (جوادی آملی، ۱۳۸۶: ۱۲/۴۹۳). عفت و پاکدامنی دارای آثار و فواید فراوانی است؛ از جمله: مصونیت همسر از ناپاکان(کلینی، ۱۴۰۷: ۵/۵۵۴)، استحکام پیوند خانوادگی(تمیمی آمدی، ۱۳۶۶: ۲۵۶) و جلب اعتماد همسر(مجلسی، ۱۴۰۴: ۱۰۰/ ۲۹).
عوامل حفظ عفت
مهمترین عواملی که برای تحصیل و حفظ ملکه عفت در آموزههای دینی بیان شده، بدین قرار است:
یک. ایمان. مؤمنان؛ اعم از مردان و زنان، در قرآن و روایات به برخورداری از صفت پاکدامنی ستوده شده اند(مومنون/۱-۵؛ نور/۳۰ و ۳۱)؛ (تمیمی آمدی، ۱۳۶۶: ۸۹). صفت ارزشمند عفت بر هر فرد مؤمنی زیبنده است؛ اما برای زنان زیبندهتر است(جوادی آملی، ۱۳۸۹: ۲۱۱) و از اینرو، حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا ۳ در پاسخ پرسش پدرش که فرمود: شایستهترین زن نزد تو کیست؟ عرض کرد: کسی که مردان او را نبینند و او نیز مردان را نبیند. (همو، ۱۳۸۸: ۱۸/۲۲۶).
دو. تأمین مشروع نیازهای جنسی. کسی که در محیط خانه و از طریق مشروع به خواهشهای جنسی خود پاسخ گوید، زمینه بی عفتی را کاهش داده و کمتر در لغزشگاههای جنسی می لغزد.
سه. آراستگی همسر. هرکس بر اساس فطرت خویش از آراستگی و زیبایی لذت برده و از زشتی، ژولیدگی و مراعات نکردن نظافت متنفر است و از اینرو، در احادیث به مردان و زنان متأهل سفارش شده که با آراستگی خود موجبات پاکدامنی همسران را فراهم سازند(متقی هندی، ۱۴۰۹: ۶/۶۴۰؛ کلینی، ۱۴۰۷: ۵/۵۶۷ و ۵۰۹).
چهار. حیا. انسان به همان میزان که از صفت پسندیده شرم و حیا بهرهمند است، از کارهای زشت و نامشروع دوری میکند و حیا مایه پاکدامنی است (تمیمی آمدی، ۱۳۶۶: ۲۵۶).
پنج. غیرت. دست پرتوان آفرینش اسباب غیرت و جوانمردی را که مانع بیعفتی میشود، در وجود آدمی نهاده است. (سید رضی، ۱۴۱۴: ۴۷۷؛ همان، ۵۲۹). غیرت فقط این نیست که انسان به دستور) یحفَظُواْ فُرُوجَهُمْ(دیگری را به حریم خود راه ندهد؛ بلکه افزون بر آن، به دستور یغُضُّواْ مِنْ أَبْصَارِهِمْ نباید به حریم دیگری هم وارد شود. بنابراین، انسان با تحقق سه عنصر در وجودش صاحب غیرت است؛ کسی که خود را شناخت و از ورود به مرز دیگری خودداری کرد و اجازه نداد دیگری وارد مرز وی شود. (جوادی آملی، ۱۳۹۰: جلسه دوم تفسیر سوره نور)،.
شش. حفظ حریم روابط جنسی در خانه. جلوگیری از آگاهی فرزندان نسبت به روابط جنسی پدر و مادر، مایه حفظ عفت در خانواده میشود. قرآن کریم درباره جزئیات بسیاری از احکام سخنی نگفته است؛ اما در مباحث مربوط به خانواده مسائل ریز را هم بیان کرده است. خدای سبحان به والدین میفرماید: فرزندان خردسال را که زشت و زیبا را تشخیص میدهند، طوری تربیت کنید که بدون اجازه وارد اتاق خصوصی شما نشوند و در سه وقت شبانه روز با اجازه قبلی وارد شوند(نور/۵۸).
کودکان قبل از رسیدن به سن بلوغ حتی در شیرخوارگی نباید با صحنههای جنسی برخورد کنند یا در برابر آنها از این موضوع گفتوگو شود یا عکس یا صحنه تحریککنندهای را ببینند؛ چون در آن صورت دچار بلوغ زودرس میشوند. از اینرو، پیامبر(ص) میفرماید: مبادا زن و شوهر در حالی که کودکی در گهواره به آنها مینگرد، آمیزش جنسی کنند(مجلسی، ۱۴۰۴: ۱۰۰/۲۹). (جوادی آملی، ۱۳۹۰: جلسه سی و پنجم تفسیر سوره نور).
۳ ـ گذشت
عامل مهم دیگر پایداری و تأمین سعادت خانواده، گذشت است. در صحنه زندگی مشترک، کمتر کسی را میتوان یافت که از عیب، پاک بوده و از لغزش، مصون باشد. به طور طبیعی نمیتوان انتظار داشت همه رفتارهای یک فرد درست و پسندیده باشد. اگر قرار باشد زن و شوهر از لغزشهای همدیگر تلافیجویانه انتقام بگیرند، صحنه زندگی را جهنم سوزانی از خشم، کینه و نفرت فرا خواهد گرفت و اینجا جز مکارم اخلاقی و فضایل عالی انسانی همچون گذشت و تغافل چارهساز نخواهد بود.
خدای سبحان کسانی را که از لغزشهای دیگران میگذرند، ستوده و در وصف آنها میفرماید: )وَالْکاظِمینَ الْغَیظَ وَالْعافینَ عَنِ النَّاسِ وَ الله یحِبُّ الُمحْسِنینَ((آل عمران/۱۳۴). رسول خدا(ص) میفرماید: آیا بهترین اخلاق دنیا و آخرت را به شما خبر ندهم؟ گذشتن از کسی که به تو ستم کرده است(کلینی، ۱۴۰۷: ۲/۱۰۷). امام علی ۷ میفرماید: کمی عفو و گذشت، زشت ترین عیبها و شتاب در انتقام از بزرگترین گناهان است(تمیمی آمدی، ۱۳۶۶: ۴۶۵). آن حضرت در سخنی دیگر میفرماید: بدترین مردم کسی است که از لغزش نمیگذرد و عیبها را نمی پوشاند(همان، ۲۴۵). (جوادی آملی، ۱۳۸۹: ۲۱/۲۵۸).
زندگی توأم با اغماض و گذشت، مایه آرامش و آسایش روحی زن و شوهر و اهل خانه، زدودن کینهها و تیرگیها(ری شهری، ۱۴۱۶: ۶/۳۶۷)، عزت و احترام(کلینی، ۱۴۰۷: ۲/۱۰۸) و طول عمر(دیلمی، ۱۴۰۸: ۱۸۴) خواهد بود.
۴ ـ پیوند با خویشان
پایداری ازدواج در پرتو حرکت هر یک از اعضای خانواده در مسیر تربیت توحیدی است و صله رحم و پیوند با خویشان یکی از آموزههای مهم الاهی است که در قرآن و سنت بر انجام آن تأکید فراوانی شده است. خدای سبحان در وصف خردمندان میفرماید: )وَ الَّذینَ یصِلُونَ ما أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ یوصَلَ( (رعد/۲۱). از امام صادق (ع) پرسیدند که خدا در این آیه به چه فرمان داده است؟ فرمود: از جمله آنها صله رحم است(عیاشی، ۱۳۸۰: ۲/۲۰۸).
منظور از ارحام و خویشان فقط نزدیکان نسبی نیستند؛ بلکه بستگان سببی را هم در برمیگیرد، چنانکه این مطلب از خطبه عقدی که پیامبر اکرم ۹ در مراسم ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا ۸ و نیز حضرت جواد(ع) در مراسم ازدواجشان خواندند(کلینی، ۱۴۰۷: ۵/۳۷۳)، استفاده میشود: خداوند دامادی را نسب لاحق قرار داد(إربلی، ۱۳۸۱: ۱/۳۰۶). پس دامادی همانند نسب، محرمیت و رحامت را در پی دارد. (جوادی آملی،۱۳۸۶: ۲/۵۵۹).
۵. پایبندی به اخلاق و حقوق
خانواده را اخلاق اداره میکند و حقوق برای شرایط غیر عادی است؛ زمانی که اوضاع دگرگون می شود و عشق، ایثار و فداکاری جای خود را به ناسازگاری و زیاده خواهی می دهد، در این صورت حقوق به کار می آید. از این رو، در منابع اسلامی آراستن به اخلاق حسنه عاملی بسیار موثر در استحکام بنیاد خانواده و زندگی مشترک شناسایی شده است. در روایتی شخصی به نام حسین بن بشَّار میگوید: نامهای به امام رضا ۷ نوشتم و در آن به حضرت عرض کردم که من قوم و خویشی دارم از من [دخترم را] خواستگاری کرده؛ ولی در او بدخویی است. حضرت فرمود: اگر بد اخلاق است، به او دختر نده(طبرسی، ۱۴۱۲: ۲۰۱). (جوادی آملی، ۱۳۸۹: ۲۱/۵۰-۵۹).
یک. جلوه های اخلاق در خانواده
۱-همنشینی و هم غذا شدن با خانواده
رسول خدا(ص) می فرماید: نشستن مرد در کنار خانوادهاش نزد خدا دوست داشتنیتر از اعتکاف در این مسجد من(مسجدالنبی) است(ورام، بیتا: ۲/۱۲۱). آن حضرت در حدیث دیگری یکی از نشانههای تواضع را همغذا شدن مرد با خانوادهاش میداند و میفرماید: آیا شما را به پنج چیز آگاه نکنم که اگر در کسی باشد متکبر نیست؟ [یکی از آنها] این است که مرد با خانوادهاش غذا بخورد(نوری، ۱۴۰۸: ۳/۲۵۴ ـ ۲۵۵). امام صادق(ع) فرمود: شایسته نیست کسی غذایی را به خود اختصاص دهد و خانوادهاش را در آن سهیم نسازد(قمی، ۱۴۰۴: ۱/۳۸۷). (جوادی آملی، ۱۳۹۱: ۲۳۷).
۲- تقدم خانواده بر دیگران
در فرهنگ اسلامی اولویت خانواده یک اصل به شمار میآید. رسول خدا(ص) می فرماید: هرگاه خدا به یکی از شما خیری عطا کرد، ابتدا خود و خانواده اش را از آن بهره مند سازد. (سیوطی، ۱۴۰۱: ۱/۷۳؛ مجلسی، ۱۴۰۴: ۳۶/۳۶۲). نیز فرمود: از خانواده آغاز کنید و هر کسی که نزدیکتر است، مقدم بدارید(کلینی، ۱۴۰۷: ۵/۶۷). (جوادی آملی، ۱۳۹۱: ۲۳۶).
۳ ـ نیکی مرد به همسر
امام علی(ع) فرمود: به راستی زن ریحانه(شاخه گل) است و قهرمان نیست، پس در هر حال با وی مدارا کن و با او همراهی و رفتار نیکو داشته باش تا زندگیات با صفا گردد(صدوق، ۱۴۰۴: ۴/۳۹۲).
امیرمومنان(ع) میفرماید: روزی رسول خدا بر ما وارد شد و فاطمه کنار دیگی نشسته بود و من عدس پاک میکردم. فرمود: ای اباالحسن! گفتم: لبیک ای رسول خدا! فرمود: از من بشنو و من سخن نمیگویم، مگر از جانب پروردگارم؛ هیچ مردی نیست که همسرش را در خانه یاری دهد، مگر اینکه برای او عبادتی بسیار فراوان از روزه و شبزندهداری به شمار میآید و در پایان فرمود: ای علی! به عیال(همسر) خدمت نمیکند، مگر صدیق یا شهید یا مردی که خدا برایش خیر دنیا و آخرت را خواسته باشد(شعیری، ۱۳۶۳: ۱۰۲).
در نقطه مقابل، روایات فراوانی از تباه کردن خانواده و بدرفتاری با همسر نهی کرده است. رسول خدا (ص) فرمود: از رحمت خدا بسیار دور است کسی که خانواده خود را تباه کند(کلینی، ۱۴۰۷: ۴/۱۲). همچنین فرمود: برای هلاکت مرد همین بس که خانواده خود را تباه کند(تمیمی، ۱۴۱۹: ۲/۱۹۳). پیامبر در تشییع سعد بن معاذ با احترام ویژه حاضر شد؛ ولی پس از دفن او فرمود: عذاب قبری بر سعد اصابت کرد. سبب را پرسیدند. فرمود: آری، رفتار او با خانوادهاش تند بود(صدوق، ۱۴۱۶: ۳۱۰).
در مذمت سختگیری بر خانواده از رسول خدا (ص) روایت شده است که فرمود: بدترین مردم مردِ سختگیر بر خانواده است(سیوطی، ۱۴۰۱: ۲/۷۷). شخصی پرسید: ای رسول خدا! مراد از سختگیری بر خانواده چیست؟ فرمود: مرد هرگاه وارد خانه شد، همسرش بترسد و فرزندش بهراسد و بگریزد و هرگاه از خانه بیرون رفت، همسرش بخندد(هیثمی، ۱۴۰۸: ۸/۲۵).
در روایات بسیاری به مردان سفارش شده که در برابر بداخلاقی همسران شکیبایی ورزند تا از پاداش بزرگی بهرهمند شوند. رسول خدا (ص) فرمود: هر مردی به خاطر خدا بر بداخلاقی همسرش شکیبایی کند، خدا برای صبر وی در هر بار، پاداشی همانند پاداش صبر ایوب c در برابر بلای او به وی میدهد(صدوق، ۱۳۶۴: ص ۲۸۷). (جوادی آملی، ۱۳۹۱: ۲۴۰).
۴ ـ نیکی به شوهر
انسان در رشد و تعالی خود نیازمند همسر است. از اینرو، رسول خدا(ص) از اینکه زنان ازدواج را ترک و خود را از شوهران بینیاز کنند، نهی فرموده است. زنانی که دشواریهای ازدواج و زندگی مشترک را به سبب خودکفایی مالی یا هر دلیل دیگر تحمل نمیکنند، فضیلتهای بزرگی را از دست میدهند که جبرانپذیر نیست. زنی به امام صادق عرض کرد: من زنی از دنیا بریده هستم. آن امام همام فرمود: مراد تو چیست؟ گفت: ازدواج نمیکنم. امام صادق پرسید: چرا؟ گفت: میخواهم به فضیلتی برسم. امام فرمود: [از این مرام] باز گرد؛ اگر در ترک ازدواج فضیلتی بود، فاطمه به آن سزاوارتر از تو بود؛ زیرا هیچکس از او در فضیلت پیشی نگرفت(کلینی، ۱۴۰۷: ۵/۵۰۹).
پیامبر(ص) فرمود: اگر میخواستم به کسی دستور دهم که برای دیگری سجده کند، به زن میگفتم که برای شوهرش سجده کند(همان، ۵۰۸). امام باقر فرمود: برای زن، شفیعی مؤثرتر از رضایت همسرش نیست. وقتی که حضرت فاطمه درگذشت، امیرمؤمنان بر سر تربت او گفت: خدایا! من از دختر پیامبرت راضی هستم(صدوق، ۱۴۰۳: ۵۸۸).
رسول خدا میفرماید: زنی که شوهرش را بیازارد، مادامی که شوهرش را یاری و او را از خود راضی نکند، خدا نماز او و هیچیک از کارهای نیکش را نمیپذیرد؛ گرچه آن زن همه روزگارش را روزه بگیرد و به عبادت بپردازد و بردگانی را آزاد سازد و اموالش را در راه خدا ببخشد و این زن [تا چنین باشد] نخستین کسی است که وارد آتش میشود. سپس افزود: همانند این کیفر برای شوهر هم هست، چنانچه همسرش را از روی ستم بیازارد(مجلسی، ۱۴۰۴: ۷۳/۳۶۳). همچنین آن حضرت فرمود: هر زنی همسرش را با گفتار خود بیازارد، خدا هیچ عملی را از او نمیپذیرد(صدوق، ۱۴۰۴: ۴/۱۴). (جوادی آملی، ۱۳۹۱: ۲۶۸).
۵ ـ مشورت با اعضای خانواده
انسان خردمند عقل جمعی را پشتوانهای محکم در تصمیمگیری خود میداند. پیامبر اکرم می فرماید: هیچ پشتوانهای محکمتر از مشاوره نیست (کلینی، ۱۴۰۷: ۸/۲۰). امام علی(ع) می فرماید: خردمند، خویش را از مشاوره بینیاز نمیداند(تمیمی آمدی، ۱۳۶۶: ۴۴۱). زن و شوهر نیز نباید خود را از مشورت یکدیگر بینیاز ببیند. قرآن کریم به این موضوع به ویژه در مسائل مهم تربیت فرزندان تصریح کرده و میفرماید: فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَن تَرَاضٍ مِنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَیهِمَا(بقره/۲۳۳). منظور از «تشاور» در این آیه همفکری، همرأیی و مشاوره میان زن و شوهر است و بدون تردید، رضایت و رأی هر دو، برای صلاح حال فرزند شرط شده است؛ چون مادر چیزهایی از تربیت فرزند می داند که پدر نمی داند. در موارد دیگر نیز سزاوار است که شوهر از رأی و نظر همسر خویش بهره مند گردد؛ چراکه برخی زنان از بهره هوشی و خرد بالاتری برخوردار هستند. امام صادق ۷ میفرماید: چه بسا زنی [در دین] شناختی ژرفتر از مرد دارد(کلینی، ۱۴۰۷: ۴/۳۰۶). (جوادی آملی، ۱۳۸۵: ۱۱/۳۷۶).
۶ ـ احترام متقابل
دین و خرد به ما می آموزد که به دیگران احترام بگزاریم و حرمت یکدیگر را پاس بداریم. در امور خانوادگی نیز رعایت چنین اصلی ضروری است و هر یک از زن و مرد باید نهایت تمجید و احترام را نسبت به همسر خویش اعمال کنند و در هیچ شرایطی کمترین اهانتی به شریک زندگی خود نکنند. امام باقر(ص) به مردان چنین سفارش می فرماید: هرکس زن می گیرد، باید او را احترام کند(حمیری، ۱۴۱۳: ۳۳). نیز امام صادق(ع) به زنان می فرماید: بسیار سعادتمند است بانویی که به همسرش احترام گزارد و او را نیازارد و در همه حال از او فرمان برد(مجلسی، ۱۴۰۴: ۷۳/۳۵۴). البته مرز اطاعت از شوهر تا زمانی است که خواسته های مرد از دایره شرع و حقوق خارج نباشد. (جوادی آملی، ۱۳۹۱: ۲۶۹). خلاصه اینکه، رفتار به هنجار و مؤدبانه زن و شوهر، الگوی فرزندان خانواده می گردد و افزون بر شیرینی زندگی، بهترین ارثی است که به فرزندان منتقل می شود و بدینسان این خصلت پسندیده در جامعه شاخ و برگ می گستراند.
دو. رعایت حقوق زن و شوهر
شرع مقدس برای استحکام حیات خانواده حقوق و وظایف مخصوصی را به نفع هر یک از اعضای آن وضع کرده تا مرز مسئولیتها و انتظارات نسبت به یکدیگر معلومگردد. قرآن کریم از آن حقوق با تعبیری جامع یاد کرده است: وَ لَهُنَّ مِثلُ الّذی عَلیهِنَّ بِالمَعروفِ(و برای آن زنان [حقوقی] است مانند آنچه [از تکالیف] بر آنها(مردان) است به شیوه نیکو و پسندیده (بقره/۲۲۸). معنای آیه این است که زن و شوهر آنچه را که مورد تأیید عقل و روایت است، رعایت کنند(جوادی آملی، ۱۳۸۵: ۱۱/۲۶۲ ). در اینجا به برخی از آن حقوق اشاره می شود:
۱ ـ تأمین نفقه، حق زن بر شوهر
درباره زنان و حقوق آنان، اسلام در مقایسه با جاهلیت، دیدگاه جدیدی را ارائه کرده است. بدینسبب مردم از پیامبر درباره زنان، فراوان میپرسیدند تا آنکه آیه نازل شد:) و یستَفتونَکَ فِیالنِّساءِ قُلِاللهُ یفتیکُم فیهِنّ(و درباره زنان از تو فتوا میخواهند، بگو خدا درباره آنان به شما فتوا میدهد(نساء/۱۲۷). (ر. ک. طباطبایی، ۱۴۰۳: ۵/۹۸).
یکی از شرایط و حقوق واجب بر مرد که توسط دین اسلام پایهریزی شده است، پرداخت مهریه و حق نفقه زن؛ مانند تأمین خوراک، پوشاک و مسکن است(جوادی آملی، ۱۳۸۸: ۱۷/۲۵۱). خدای سبحان میفرماید: )وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَه(مهر زنان را که هدیهای است، به آنان بدهید(نساء/۴).
البته این حقوق مادی نمای ظاهری ساختمان خانواده را زیبا میکند؛ ولی پایههای آن به وسیله حقوق معنوی و اخلاق استحکام مییابد که آن محبت و مودت است(جوادی آملی، ۱۳۸۴: ۳۰۶). مردی خدمت پیامبر رسید و با شگفتی پرسید: چگونه است که مردی با زنی ازدواج میکند که هرگز پیش از آن همدیگر را ندیدهاند؛ اما همین که ازدواج صورت می گیرد و مرد بر زن وارد می شود، هیچ چیز برای آنها دوست داشتنی تر از دیگری نیست؟ پیامبر(ص) در پاسخ او این آیه را قرائت فرمود: وَ جَعَلَ بَینَکُمْ مَوَدَّهً وَ رَحْمَهً((بقره/۱۱۰؛ مزمل/۲۰). از این رو، بالا بودن مهریه، مقدار جهیزیه و اموری همانند آن هرگز موجب دوام و پایداری خانواده نمیشوند و چه بسا تأثیر عکس داشته باشد، چنانکه امام صادق(ع) فرمود: اما بدشگونی زن در بسیاری مهر اوست. (کلینی، ۱۴۰۷: ۵/۵۶۷). (جوادی آملی، ۱۳۸۸: ۱۸/۱۸۴).
۲ ـ همخوابی و فرمانبری، حق شوهر بر زن
شوهر حق دارد هر زمان که بخواهد از همسر خویش بهره ببرد. خدای سبحان می فرماید: نِساؤُکُم حَرثٌ لَکُم فَأْتوا حَرثَکُم انّی شِئتم(همسرانتان کشتزار شمایند پس هرگاه خواستید، به کشتزار خود در آیید(نساء/۲۲۳). مگر آنکه زن مانع شرعی؛ مانند حیض، احرام، اعتکاف، روزه یا وظیفه مهمتری داشته باشد. از جمله حقوق شوهر، اطاعت کردن زن از اوست؛ اما این اطاعت فقط در حد تکالیف مربوط به شوهرداری واجب است؛ از قبیل مسائل زناشویی، رفت و آمد زن و رفت و آمد دیگران به خانه. خدای سبحان میفرماید: فَان اطَعنَکُم فَلاتَبغوا عَلَیهِنَّ سَبیلا(پس اگر آنان از شما اطاعت کردند، راهی برای تعدی و آزارشان مجویید(نساء/۳۴). (جوادی آملی، ۱۳۸۸: ۱۸/۵۵۶).
نتیجه گیری
خانواده و پایداری آن به عنوان یکی از شاخصهای تعالی جامعه همواره کانون توجه اندیشمندان و عالمان بوده است و از اینرو، اهمیت این موضوع در بسیاری از آثار آیت الله العظمی جوادی آملی کاملا مشاهده می شود. در مقاله حاضر مهمترین زمینه ها و عوامل پایداری خانواده از دیدگاه معظمله به گونه فشرده تبیین شد و این نتایج به دست آمد:
۱ ـ شناخت جایگاه زن و مرد در نظام هستی باید به عنوان زمینه مهم پایداری خانواده مورد توجه قرار گیرد؛ چراکه اسلام زن و مرد را در فضیلت انسانی برابر میداند که دو صنف از یک حقیقت هستند، نه دو نوع با حقیقت مستقل؛ آنگونه که غربیها و دیگران میپندارند.
۲ ـ ملاک اصلی انتخاب همسر در آموزههای وحیانی، ایمان، تقوا، اصالت و نجابت است، نه امور مادی و دنیوی.
۳ ـ زن و مرد باید از روی اختیار و با توجه به علایق و رغبتهای خویش دست به انتخاب همسر زده و از پذیرش همسر تحمیلی پرهیز کنند.
۴ ـ اسلام در انتخاب همسر بیشتر به همسانی و همسویی در ارزشهای معنوی تاکید میورزد.
۵ ـ در نظام خانواده اسلامی نقش ویژه زن بر انجام رسالت همسری و مادری، و نقش ویژه مرد بر مدیریت خانواده، صیانت از آن و تامین هزینه های زندگی، متمرکز است. فرزندآوری، تعلیم وتربیت فرزندان، مهرورزی با آنان و رعایت مساوات میان آنها، مهمترین وظیفه مشترک زن وشوهر به شمار می رود. احسان به والدین، اطاعت از آنان و یاری پدر و مادر در تامین نیازهای زندگی از وظایف فرزندان یاد شده است.
۶ ـ برای عفت و پاکدامنی همسر به عنوان یکی از بهترین عبادتها آثار مهمی؛ از جمله: مصونیت همسر از ناپاکان، استحکام پیوند خانوادگی و جلب اعتماد همسر بیان شده است. در روایات، عناصری مانند: ایمان، تأمین مشروع نیازهای جنسی، آراستگی همسر، حیا، غیرت و حفظ حریم روابط جنسی در خانه، به عنوان عوامل مؤثر در حفظ عفت مورد تاکید قرار گرفته است.
۷ ـ در صحنه زندگی مشترک، اقدام تلافیجویانه و انتقام در برابر لغزشها با پایداری خانواده سازگار نیست؛ بلکه در این باره جز رعایت مکارم اخلاقی و فضایل عالی انسانی همچون گذشت و تغافل چارهساز نخواهد بود.
۸ ـ صله رحم و ارتباط با خویشان یکی دیگر از عوامل مهم پایداری خانواده است که در قرآن و سنت به عنوان اوصاف خردمندان بر انجام آن تأکید فراوانی شده است و گستره آن همه بستگان نسبی و سببی را شامل میشود.
۹ ـ آموزههای وحیانی عامل موثر در استحکام بنیاد خانواده را، پایبندی و آراستن به اخلاق حسنه معرفی کرده است و بز این باور است که خانواده را اخلاق اداره میکند و حقوق برای شرایط غیر عادی است. در متن مقاله به برخی از جلوههای اخلاق نیک و حقوق زن و شوهر اشاره شده است.
گردآوری: کولاک
شما چه نظری دارید؟ دیدگاه خود را در سایت کولاک بنویسید.




