پایان تلخ یک آشنایی مجازی | پرایدسواران پس از ربودن دختر جوان، او را قربانی نقشه شوم خود کردند

همشهری آنلاین – حوادث: ماجرا از جایی آغاز شد که دختری جوان به نام هانیه از طریق شبکه اجتماعی اینستاگرام با پسری به نام هامون آشنا شد. گفت‌وگوهای اولیه میان آن‌ها در فضای مجازی شکل گرفته و پس از مدتی، تصمیم به ملاقات حضوری گرفته بودند؛ تصمیمی که پیامدهای سنگینی برای هانیه به همراه داشت.

آدم ربایی

دختر و پسر جوان در یکی از مناطق غرب پایتخت با یکدیگر قرار گذاشتند. آن روز هومن به همراه یکی از دوستانش به نام فرید در محل قرار حاضر شدند. هردو سوار بر پراید بودند هانیه بی خبر از اینکه حادثه ای تلخ در انتظارش است، سوار بر خودرو شد.

پس از حرکت ماشین، شرایط به‌طور غیرمنتظره‌ای تغییر کرده بود. پرایدسواران، از مسیر منحرف شدند و وقتی هانیه اعتراض کرد، یکی از آنها چاقویی زیر گردن او قرار داد و تهدید کرد که اگر حرفی بزند جانش را می گیرد. با این وجود هانیه مقاومت کرد و اینبار آدم ربایان خشن، با شوکر طعمه شان را تهدید کردند تا نقشه شیطانی خود را عملی کنند.

یک ساعت بعد

راننده خودرویی که از جاده ای فرعی در شرق تهران عبور می کرد چشمش به خودروی پرایدی افتاد که سرنشینان آن، ‌دختری جوان را به بیرون از ماشین پرتاب کرده و گریختند. شاهد ماجرا که متوجه شد حادثه ای تلخ رخ داده به کمک دختر جوان رفت و وقتی در جریان آدم ربایی خشن قرار گرفت، دختر جوان را به مقابل اداره پلیس رساند و او برای ماموران توضیح داد که قربانی نقشه دوست اینستاگرامی خود و همدستش شده است.

خواستگار قلابی

هانیه دختر جوانی که فریب دوست اینستاگرامی خود را خورده بود، ماجرا را اینطور توضیح داد: حدود دو ماه قبل با هامون در اینستاگرام آشنا شدم. او مدعی بود که ورزشکار است و لیسانس مهندسی کامپیوتر دارد. به قدری خوب صحبت می کرد که کاملا به او اعتماد کردم. سپس از من خواستگاری کرد و گفت به زودی باید مراسم عقدمان را جشن بگیریم. من اما فکرش را نمی کردم که همه اینها نقشه ای برای اجرای سناریوی شوم اوست. او ادامه داد: روز حادثه وقتی سوار ماشین هامون شدم، یکی ازدوستانش همراهش بود. به این بهانه که باید دوستش را به مقابل کارخانه اش برساند، حرکت کرد اما در منطقه ای خلوت با چاقو و شوکر تهدیدم کردند و هردو در صندلی عقب ماشین به من تجاوز کردند. سپس با همان وضعیت آشفته و پریشانی که داشتم مرا به بیرون از ماشین پرتاب کرده و متواری شدند.

انکار

با ثبت این شکایت، پرونده ای تشکیل شد و گروهی از کارآگاهان تحقیقات خود را زیر نظر قاضی حسین گودرزی بازپرس شعبه ششم دادسرای جنایی تهران آغاز کردند. با توجه به سرنخ های موجود و اقدامات اطلاعاتی، ابتدا هامون خواستگار قلابی و فریبکار شاکی دستگیر شد. او اما به عجیب ترین شکل ممکن، اتهام آدم ربایی و تجاوز را انکار کرد.

اقرار

هامون پسر جوان بازداشت شد و کارآگاهان با اطلاعاتی که در اختیار داشتند، همدست وی (متهم ردیف دوم) را دستگیر کردند. او در بازجویی ها همه گفته های قربانی را تایید و به آدم ربایی و تجاوز اعتراف کرد. او گفت: من و هامون با یکدیگر دوست هستیم. روز حادثه به من زنگ زد و گفت قصد انتقام جویی از دختری به نام هانیه را دارد. او مدعی بود که به تازگی با هانیه آشنا شده اما با او به اختلاف خورده است. هامون از من خواست تا با او همراه شوم برای اجرای نقشه انتقام جویی. وی ادامه داد: وقتی هانیه سوار ماشین شد، هامون به سمت شرق تهران و منطقه ای خلوت حرکت کرد. سپس با تهدید چاقو و شوکر، به دختر جوان تجاوز کرد. بعد از من خواست تا به صندلی عقب بروم و با تهدید، دختر جوان را قربانی نقشه شوم خود کنیم. من هم روی حرف رفیقم، نه نمی آورم و نقشه را اجرا کردم.

هامون پس از آنکه شنید، دوستش حقایق را بیان کرده، راضی به صحبت نشد و در تمام جلسه بازجویی، سکوت کرد. تحقیقات در این پرونده همچنان ادامه دارد.