گوناگون

این بیماری ژنتیکی است؛ تا فرصت دارید عشق بورزید

هر چقدر سیستم ایمنی بدنمان قوی تر باشد از سلامتی بیشتری بهره مند خواهیم بود. برای داشتن سیستم ایمنی قوی بهتر است از خشم، کینه و استرس دوری کنیم و روحیه شادی داشته باشیم.

روفیا تیرگری – روزنامه اطلاعات| رشد کنترل‌نشده و غیرطبیعی سلول‌ها، سرطان نامیده می‌شود. باکتری‌ها، ویروس‌ها، تشعشعات، وراثت، عوامل طبیعی، عادات غذایی و مواد شیمیایی از جمله عواملی هستند که می‌توانند باعث ایجاد سرطان شوند.

سلول‌های تومور (سرطانی) به دو دسته خوش‌خیم یا بدخیم طبقه‌بندی می‌شوند. تومورهای خوش‌خیم محدود به ناحیه‌ای هستند که در آن یافت می‌شوند، اما تومورهای بدخیم به آن ناحیه محدود نمی‌شوند؛ آنها می‌توانند به بافت لنفاوی یا عروق خونی حمله کنند.در حال حاضر از شیمی‌درمانی، جراحی، پرتودرمانی و ایمونوتراپی به‌عنوان درمان استفاده می‌شود، اما هنوز درمان قطعی برای برخی سرطان‌ها وجود ندارد. ایمونوتراپی یک روش درمانی است که به سیستم ایمنی برای مبارزه با سرطان کمک می‌کند.این در حالی است که به دلایل گوناگون،سرطان در ایران و دیگر کشورها روبه افزایش است.در چنین شرایطی ،آگاهی عمومی می تواند به کنترل و درمان این بیماری کمک شایانی کند.

در همین راستا،«آگاهی‌رسانی سرطان» عنوان نشستی از سلسله‌نشست‌های ایران فرهنگی بود که چندی پیش در بنیاد علمی ـ فرهنگی پروفسور فرهود برگزار شد.

جمع‌کردن احساسات ناخوشایند

در همین راستا،دکتر بیژن نوذری، پزشک کل‌نگر و مشاور درمان‌های حمایتی در ارتباط با جنبه‌های روانی سرطان می‌گوید: ظاهرا سرطان یک بیماری ژنتیکی است، اما در اصل آن را باید یک بیماری سیستمیک دانست. کسی که دچار سرطان می‌شود فقط بدنش مبتلا نیست بلکه ذهن و عواطفش هم مبتلاست. این‌گونه نیست که جراح،تومورهای سرطانی را از بدن خارج کند و اوضاع درست شود.

برای آن‌که سرطان در بدن ما طی سالیان طولانی شکل گرفته و حالا منطقی نیست که تومور را که محصول نهایی بیماری سیستمیک است یعنی بیماری‌هایی که به‌طور همزمان چند اندام بدن را هدف قرار می‌دهند، از بدن خارج کنیم یا با شیمی‌درمانی سلول‌ها را نابود سازیم و اوضاع درست شود.

او می افزاید:برای من به‌عنوان یک پزشک کل‌نگر همیشه این پرسش مطرح بود که چه چیزی بدن ما را به سمت بیماری سرطان می‌برد؟ «نورمن کازنیز»یکی از پیشگامان طب ذهن ـ بدن، طی یک پژوهش ۳۰ ساله به این نتیجه رسید که دو خصوصیت فردی هستند که با بیماری سرطان ارتباط معنی‌داری دارند: اولی  ضعف خروجی‌های احساسی و جمع‌کردن احساسات ناخوشایند و دیگری مشکل در گذراندن واکنش سوگ و سوگواری. سوگ در زندگی زیاد پیش می‌آید.

ممکن است از دانشگاه فارغ‌التحصیل شوید یا فرزندتان ازدواج کند و… شما دچار سوگ شوید. پس سوگ فقط فقدان یا مرگ عزیزان نیست، بلکه ما همواره در معرض سوگ قرار داریم. معمولاً بیماران مبتلا به سرطان، تاب‌آوری و توان گذراندن  سوگشان، از افراد عادی  پایین‌تر است. پس اگر می‌خواهیم فرزندانمان در آینده درگیر سرطان نباشند باید به آنها یاد بدهیم که از دست‌دادن را تاب بیاورند و بیاموزند که از دست بدهند. همچنین همدیگر را به سخن‌گفتن از احساسات خود تشویق کنیم.

سیستم ایمنی

سیستم ایمنی یکی از مهم‌ترین و پیچیده‌ترین بخش‌های بدن انسان است که وظیفه محافظت از ما در برابر انواع بیماری‌ها و عفونت‌ها را بر عهده دارد. دکتر نوذری در این باره می‌گوید: تمام سلول‌های سیستم ایمنی و گلبول‌های سفید ما گیرنده‌هایی دارند که هر آنچه را که مغز ترشح می‌کند دریافت می‌کنند.

جالب است بدانید گلبول‌های سفید را از بدن بیمار جدا می‌کنند و در یک محیط کشت مقابل سلول‌های سرطانی می‌گذارند؛ بیمار اگر خوشحال باشد، گلبول‌های سفید با قدرت بیشتری به سلول‌های سرطانی حمله می‌کنند و اگر غمگین باشد، سلول‌های گلبول‌های سفید در مقابل سلول‌های سرطانی همچنان هیچ واکنشی نشان نمی‌دهند و سلول‌های سرطانی به تکثیرشان ادامه می‌دهند. پس روحیه، شادی و امید مهم‌ترین عواملی هستند که می‌توانند به سیستم ایمنی بدنمان کمک کرده و آن را قوی‌تر کنند.

امید واهی یا واقعی

دکتر نوذری درباره امیددادن به بیمار می‌گوید: ما در ادبیات دو نوع امید داریم: امید واهی و امید واقعی. امید واهی، امیدوارکردن و وعده‌دادن است، اما امید واقعی با مسئولیت‌دادن تعریف می‌شود. اگر من بخواهم به بیمار امید واقعی بدهم، به او می‌گویم شما می‌توانید با داشتن انگیزه، طولانی‌تر، شادتر و سالم‌تر زندگی کنید. 

هرچقدر زندگی‌تان با معناتر باشد، سیستم ایمنی تان با قدرت بیشتری عمل خواهد کرد و می‌توانید به‌عنوان یکی از اعضای تیم درمان به بهبودی خودتان کمک کنید. اما اگر به بیمار بگوییم با این داروها شما را درمان می‌کنیم و یا با این جراحی حتمادرمان خواهید شد، این امیدوار  کردن نیست بلکه امید واهی دادن است. امید واقعی، مسئولیت دادن است.

یعنی هر کس بیمار می‌شود باید مسئولیت خودش را هم برای بهبودی بر عهده بگیرد و دیگر آن‌که هرکس باید با سرعت و توان وجودی خودش پیش برود. اطرافیان بیمار نباید بیمار را مجبور به کاری کنند که تا پیش از این انجام نمی‌داده؛ مثلاً صبح زود او را برای ورزش‌کردن بیدار نکنند. این استرس دادن است و این کار را نباید انجام داد.

شتاب‌زدگی و تضعیف سیستم ایمنی

این پزشک کل‌نگر و مشاور درمان‌های حمایتی می‌گوید: وقتی بیماری به من مراجعه می‌کند و می‌گوید ۶ ماه بیشتر فرصت زندگی ندارد، من به او می‌گویم ببین این آمار است، خودت را گرفتار آن نکن! اگر می‌خواهید بهبود یابید، همیشه خودتان را خارج از آن بدانید. آمار گرایشی است که وجود دارد، نه این‌که شما حتما جزئی از آن باشید. 

آمار برای ما پزشکان است(نه برای شما!) تا براساس آن تجویز و کارمان را انجام دهیم. توصیه من به اطرافیان بیمار هم این است که تا فرصت دارید عشق بورزید؛ چه ۶ ماه باشد، چه یک روز یا پنج روز. وقتی به بیماری می‌گویید تا ۶ ماه دیگر زنده نخواهد بود، بیمار با خود می‌اندیشد چه فرصت کمی دارد. یادتان باشد شتاب‌زدگی را از ذهن بیمار مبتلا به سرطان پاک کنید. شتاب‌زدگی به‌شدت تضعیف‌کننده سیستم ایمنی است.دکتر نوذری تأکید می‌کند: شاید یکی از پیام‌های سرطان برای من و خیلی‌های دیگر این باشد که از فرصت‌هایمان استفاده کنیم. من دوست ندارم بدهکار خودم باشم. بنابراین هر لحظه سعی می‌کنم که با صد درصد وجودم هر جایی که هستم باشم؛ یعنی اگر اینجا هستم، فکرم جایی دیگر نباشد.وی به همگان توصیه می کند تعجیل و شتاب‌زدگی را از ذهنمان بیرون کنیم. اگر یک دقیقه فرصت داریم، در این یک دقیقه تمام و کمال زندگی کنیم؛ بهتر از آن است که عمر بگذرد و ما زندگی نکرده باشیم.

به دو عالم ندهم لذت بیماری را

پروفسور داریوش فرهود، پدر علم ژنتیک ایران هم می‌گوید: پزشکی هنر است، به شرطی که پزشک رفتاری رباتیک نداشته باشد. او با دل بیمار سروکار دارد؛ دل که آرام شود، درمان هم می‌آید.

«راه مواجهه با  ابتلا به سرطان یا هر واقعه دیگری که در زندگی ما اتفاق می‌افتد ابتدا قبول واقعیت آن است، سپس سازش‌پذیری و سرانجام تاب‌آوری. تحقیقات گسترده که خود من هم سال‌ها بر روی آن کار کرده‌ام نشان می‌دهد که افزون بر ژنتیک و عوامل طبیعی، سه عامل مهم دیگر  هم هستند که در ایجاد سرطان نقش بسزایی دارند: خشونت، استرس و کینه. در سال‌هایی که من در آلمان تحصیل می‌کردم(حدود ۷۰ سال پیش)، همه تحقیقات و پرونده‌های پزشکی نشان می‌داد که سرطان سینه از دوران یائسگی به بعد شروع می‌شود، اما متأسفانه در کشور ما به‌خاطر عواملی که ذکر شد، ما با دخترانی روبه‌رو می‌شویم که در سن ۱۷ـ۱۶ سالگی به سرطان سینه مبتلا شده‌اند.»

منحنی سبک زندگی

پروفسور فرهود درباره بیماری‌های ژنتیکی می‌گوید: تمام بیماری‌های ژنتیکی و مادرزادی یک منحنی دارند. مرگ‌ومیرها از بدو تولد آغاز می‌شود و هرچه به ۴۰ سالگی نزدیک‌تر می‌شویم از تعداد آنها کاسته می‌شود.

بعد از ۴۰ سالگی منحنی دیگری شروع می‌شود که سبک زندگی نام دارد. یعنی اگر تا قبل از ۴۰  سالگی بمیرید می‌توانید آن را به گردن ژنتیک بیندازید، اما بعد از ۴۰ سالگی دیگر به گردن خودتان است و به سبک زندگی تان بستگی دارد. بعد از ۴۵ سالگی یا بازنشستگی باید سبک زندگی تان را درست کنید. به‌خصوص بیماران سرطانی باید مشاور تغذیه داشته باشند. مثلا اطرافیان به بیمار سرطانی می‌گویند این دارو را مصرف کنید تا تقویت شوید، ولی باید توجه داشت که آن دارو یا ویتامین ،سلول‌های سرطانی را هم تقویت می‌کند. پس باید دارویی تجویز شود که این تناقض‌ها را نداشته باشد. بعد از تغذیه، خواب کافی اهمیت دارد. 

خوابِ به‌موقع قبل از ساعت ۱۰ شب است. در نهایت ساعت ۱۰ به رختخواب بروید. من هر شب ساعت ۲۱:۳۰ خواب هستم. 

نکته مهم دیگر عزم به زندگی است.«می‌خواهم زنده بمانم» باید برای خودش اهدافی داشته باشد. یکی از اتفاقات دوران بازنشستگی این است که بعضی از افراد بعد از ۶ ماه تا یک سال در خانه ماندن، اولین کاری که می‌کنند این است که از خانمشان جدا می‌شوند؛ چرا؟ چون از بیکاری حوصله‌شان سر می‌رود و از همه چیز ایراد می‌گیرند و… یکی از بهترین راهکارها همان کار کردن است، حتی اگر پول زیادی هم درنیاورید. در خانه نمانید و خود را به کاری مشغول کنید.

کلام آخر

هر چقدر سیستم ایمنی بدنمان قوی تر باشد از سلامتی بیشتری بهره مند خواهیم بود. برای داشتن سیستم ایمنی قوی بهتر است از خشم، کینه و استرس دوری کنیم و روحیه شادی داشته باشیم.

گردآوری: کولاک
شما چه نظری دارید؟ دیدگاه خود را در سایت مجله کولاک بنویسید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا