این افراد خطر در جامعه را فریاد میکنند
![[محمد صالح علا] هنرمندها و تولید زیبایی](https://kuolak.ir/wp-content/uploads/2025/11/1764021084_283110.jpg?v=1764021085)
هنرمند آژیر خطر در جامعه است، سنسوری هوشمند است. دائماً خطرها را به جامعه گوشزد میکند و خودش دائماً گوش به زنگ است. تا در هر رویداد قهری خود را پیش مرگ مردم کند.
محمد صالح علا – ضمیمه ادب و هنر روزنامه اطلاعات| زیبایی را خداوند آفرید، اما فهم زیبایی را هنرمندها به ما آموختند. آنها به خیالها و زیبایی حواس ما مساحت دادند. البته از افتتاح هستی، از نخستین روز دنیا ماه زیبا بود، ستارهها زیبا بودند، کوهها، دریاها و دیگرها. اما ما نمیدانستیم آنها زیبایند.
هنرمندها به آنها اشاره کردند، زیبایی آنها را به ما نشان دادند. هنرمندها به زیبایی اشیاء هویت دادند. که آنها ماه را میشناختند، پیش از آن که حتی آسمان تأسیس شده باشد.
آنها داستانهای ما را زیبا نمودند. با قلمشان، قلم مویشان، دوربینشان به نگاه ما عمق دادند. به صدای پرندهها به گوش ما لهجه خوشایندی دادند. حرفهای زیبا را آنها اندازه دهان ما کردند. حرفهای ما را آنها شعر کردند، در قافیهها جا دادند یا ندادند.
هنرمندها جان و جهان خود را وقف معنی دادن به ما و پیشگیری از ملال در ما کردند. آنها معمولاً نانآور شب هستند. هنگامی که ما خوابیم، آنها بیدارند. زیبایی تولید میکنند.«هاینریش بل»، رماننویس آلمانی،در عقاید«یک دلقک» راست میگوید که هنگام کار هنرمند، وقت استراحت ماست.
آنها چلاندۀ جانشان را دو دستی تقدیم ما میکنند. آنها هیچ خطری برای جامعه ندارند. آنها پیوسته میخواهند در سمت زیبایی، خوبی و شادی ما باشند. اگر در آثارشان گاهی زنگ خطری را به صدا در میآورند، این را وظیفه ذاتی خود میدانند.
هنرمند آژیر خطر در جامعه است، سنسوری هوشمند است. دائماً خطرها را به جامعه گوشزد میکند و خودش دائماً گوش به زنگ است. تا در هر رویداد قهری خود را پیش مرگ مردم کند.
یک سازمان لرزهنگاری است. البته کار او نمایش زمینلرزها نیست. کار او پیشزمینی زمان زلزله است. که خرابیها زمان لرزه، کمتر از زمینلرزه نیست.
بهتر است بدانیم که تولید زیبایی، از دشوارترین کارهاست. که کار هنری دوامش، بسیار مهارت، بسیار تلاش مستمر و شاید نوک قاشق مرباخوری نبوغ میخواهد.
هنرمند همه اینها را توأمان با رنجی بدون شرح، برای تولید زیبایی به کار میبرد و این دشوارترین کارهاست. آنها جاننثارهای بشریتاند.
«ونه گات» میگوید: در گذشته که ابزار هواسنجی نبود، معدنچیان هنگامی که بر سر کار خود به معدن، به زیرزمین میرفتند؛ یک قناری در قفس را هم باخود میبردند و کنار خود میگذاشتند که اگر میزان گاز سمی در معدن زیاد شد، آنها با دیدن پرپر زدن و مردن قناری در قفس، ملتفت خطر برای خود شوند و خود را نجات دهند.
کورت ونه گات میگوید:«هنرمند در جامعه، نقش آن قناری در معدن را دارد.»
گردآوری: کولاک
شما چه نظری دارید؟ دیدگاه خود را در سایت کولاک بنویسید.




