آیه ۸۳ سوره غافر از چه امری مذمت میکند؟

در این مطلب درباره اینکه آیه ۸۳ سوره غافر از چه امری مذمت میکند؟ پرداخته شده است.
جواب سوال پنجم مسابقه درس هایی از قرآن پخش شده در روز ۲۲ آبان ۱۴۰۴ : آیه ۸۳ سوره غافر از چه امری مذمت میکند؟
آیه ۸۳ سوره غافر از چه امری مذمت میکند؟
فَلَمَّا جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَ حاقَ بِهِمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ «۸۳»
پس چون پیامبرانشان همراه با معجزات به سراغشان آمدند به آن مقدار علمى که نزدشان بود خوشحال شدند (و حاضر نشدند منطق انبیا را بپذیرند) و آن چه (از قهر الهى) که به تمسخر مىگرفتند، آنان را فرا گرفت.
فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا قالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَ کَفَرْنا بِما کُنَّا بِهِ مُشْرِکِینَ «۸۴»
پس چون عذاب ما را دیدند گفتند: «به خداوند یکتا ایمان آوردیم و به آن چه (از قبل) شرک مىورزیدیم کافر شدیم».
نکته ها
در طول تاریخ بشر، افرادى به خاطر علومى که سبب تمدن و پیشرفت و کسب ثروت است و یا به خاطر آگاهىهایى که از اقوام و نیاکان درباره عقائد خود دارند خود را از وحى و انبیا بى نیاز مىپندارند. آرى انسانهاى کم ظرفیّت همین که چند کلمهاى فراگرفتند یا مدرک و مقامى به دست آوردند مغرور مىشوند.
در قرآن سه مرتبه جملهى «نَصِیباً مِنَ الْکِتابِ»* آمده که به معناى علم داشتن به گوشهاى از کتاب است و در هر سه مورد افرادى گرفتار انحراف شدهاند چون از علم کافى برخوردار نبودند بلکه نصیبى از علم داشتند؛
جلد ۸ – صفحه ۳۰۳
یک جا مىفرماید: کسانى که نصیبى از علم دارند به حقّ پشت مىکنند. «۱»
در جاى دیگر مىفرماید: آنان به جاى حقّ گمراهى را خریدند. «۲»
و در آیهاى دیگر مىفرماید: این گروه به جاى ایمان به خدا و رسول به بت و طاغوت ایمان مىآورند. «۳»
به هر حال علم کم، انسان را در معرض غرور و خود باختگى و دین فروشى قرار مىدهد. در این آیه نیز مىفرماید: علم اندک مانع حقّ پذیرى است. «فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ»
قرآن براى علم سه مرحله بیان کرده است:
الف) علم مفید که سبب رشد معنوى انسان باشد، همان گونه که موسى به خضر علیهما السلام گفت: آیا اجازه مىدهى من همسفر تو باشم تا از آنچه مىدانى و سبب رشد من است به من بیاموزى. «۴»
ب) علم بى فایده، نظیر علم به عدد اصحاب کهف که آیا سه نفر بودند یا پنج نفر یا هفت نفر، زیرا مهم تصمیم آنان براى حفظ دینشان بود. «۵»
ج) علم مضرّ، نظیر علم سحر و جادو براى جدایى میان زن و مرد. «۶»
پیام ها
۱- فرستادن پیامبران براى اتمام حجّت یکى از سنّتهاى الهى است. «جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ»
۲- انبیا به سراغ مردم مىرفتند. «جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ»
۳- غرور علمى، مانع حقّ پذیرى است. «جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ»
۴- علوم و تجربههاى بشرى نمىتواند جایگزین تعالیم الهى شود و انسان را از
«۱». آل عمران، ۲۳.
«۲». نساء، ۴۴.
«۳». نساء، ۵۱.
«۴». کهف، ۶۶.
«۵». کهف، ۲۲.
«۶». بقره، ۱۰۲.
جلد ۸ – صفحه ۳۰۴
انبیا بى نیاز کند. جاءَتْهُمْ … بِالْبَیِّناتِ … عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ
۵- انبیا براى دانشمندان نیز حجّت هستند. «جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ»
۶- قهر و عذاب الهى بعد از اتمام حجّت است. جاءَتْهُمْ … بِالْبَیِّناتِ … حاقَ بِهِمْ …
۷- همهى انبیا معجزه داشتند. «جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ»
۸- راه فرارى براى کافران در قیامت وجود ندارد. ( «حاقَ بِهِمْ»
۹- مغرور شدن به علم خود، سبب تحقیر و استهزاى وعدههاى الهى است. عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ … یَسْتَهْزِؤُنَ
۱۰- اگر شادى، انسان را از پیمودن راه تکامل بازدارد ارزش ندارد. فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ … یَسْتَهْزِؤُنَ
۱۱- یکى از سنّتهاى خداوند حمایت از پیامبران با نزول قهر و عذاب بر کافران است. «حاقَ بِهِمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ»
۱۲- قهر خدا به خاطر عملکرد خود انسانهاست. «حاقَ بِهِمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ»
۱۳- استهزاى امروز سبب قهر فراگیر فرداست. «وَ حاقَ بِهِمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ»
۱۴- کارهاى ناشایست در صورتى به قهر الهى تبدیل مىشود که دائمى باشد. «کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ»
۱۵- منطق مخالفان در برابر برهان و معجزه انبیا، تمسخر و استهزا است. رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ … یَسْتَهْزِؤُنَ
۱۶- ایمان در حال اضطرار ارزش ندارد، گرچه واقعى باشد. «فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا قالُوا آمَنَّا»
۱۷- گروهى تا قهر الهى را نبینند ایمان نمىآورند. «فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا قالُوا آمَنَّا»
۱۸- شرک، پایه و اساس ندارد. مشرکان نیز به شرک خود کافر مىشوند. «کَفَرْنا بِما کُنَّا بِهِ مُشْرِکِینَ»
تفسیر نور(۱۰جلدى)، ج۸، ص: ۳۰۵
جواب گزینه دوم ۲) دل خوشی به مدرک




